چکیده:
با تحکیم دولت پهلوی دوم، زمینه های تدریجی برای افزایش نقش آفرینی امنیتی در سرحدات خلیج فارس و دریای عمان مهیا گردید. توسعه نقش آفرینی ایران در منطقه خلیج فارس در دهه 50 شمسی روند شتابانی به خود گرفت که از عوامل به هم پیوسته خارجی و داخلی تاثیر پذیرفته بود. هدف نوشتار حاضر، بررسی عوامل گوناگون موثر بر این دگردیسی در واپسین دهه حیات این حاکمیت است. بر این اساس، ایران تحت تاثیر شدید این عوامل به سرعت به یکی از قدرت های نظامی منطقه ای تبدیل شد و در راستای اهداف پنهان و آشکار دولتمردان واشنگتن و اندیشه های حکومت شاهنشاهی به مجموعه ای از فعل و انفعالات سیاسی و نظامی در حوزه خلیج فارس و ماورای آن مبادرت نمود.
As the second Pahlavi’s government became consolidated، the grounds were gradually prepared for Iran to play a more important role in securing its boundaries in Persian Gulf and the Sea of Oman. Iran’s role in Persian Gulf zone in 1970s was developed and accelerated by a number of internal and external interrelated factors. The aim of this paper is to examine various factors causing the government to experience such a metamorphosis at the last decade of its existence. Having been influenced by such factors، Iran quickly turned into one of the military powers of the Region. In line with the hidden and explicit goals of the Washington statesmen and policies of the Iran Monarchy، the government of Iran embarked on a number of political and military actions in the Persian Gulf and beyond.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر در نظـر دارد تـا زمينه هاي تأثيرگذار بر فرايند نقش آفريني امنيتي و شکل گيري وظيفه ژاندارمي حاکميـت پهلـوي دوم را بررسي نموده و به سؤال زير پاسخ دهد: چگونه دولت پهلوي دوم در يک فرايند زماني کوتاهمدت به ژاندارم حـوزه خلـيج فـارس و درياي عمان تبديل گرديد؟ پاسخ به سؤال فوق از اين جهت داراي اهميت است که بخش عمده اي از تحرکات سياست خارجي، توسعه نظامي و گسترش پيوندهاي دولت پهلوي دوم با جهان غرب و کشورهاي منطقه ، تحت تأثير مستقيم و يا غيرمستقيم اين دگرديسي شکل گرفـت ورشـد و نمـو يافت .
سياست هاي رژيم شاه در حوزه خليج فارس و درياي عمان را بايد در پرتو ويژگيهاي خـود حکومت ونيز روابط بين المللي و نقش ايران در اين روابط شرح داد.
(بـاومن ، ١٣٦٩: ١٤٠/ دلاژ، ١٣٦٦: ٢٠٠) بـا وجـود اين ، حضور عربستان در سياست نيکسون علاوه بر اينکه اعراب را نسبت به همکاري با اين طرح راضي و خوشبين مي ساخت ، (روبين ، ١٣٦٣: ١٠٣) متضمن اين فرضيه نيز بود که منافع ايران و دولت هاي عرب کرانه جنوبي خليج فارس با يکديگر مطابقت و سازگاري دارد.
(هاليدي، ١٣٥٨: ٢٥٩) آرشيو اسناد کتابخانه ريچارد نيکسون ، نامه مشاور امنيت ملي آمريکا خطـاب بـه سـفير ايالات متحده در تهران را منتشر کرده است کـه طـي آن از همکـاري نزديـک کـاخ سـفيد بـا محمدرضا شاه پهلوي براي تقويت توان مالي و نظامي کردها جهت تضعيف دولت عراق در دهـه ١٩٧٠م .