چکیده:
نادر مهری با نگاهی تکنیکی و جمعیت شناختی به شاخص نسبت جنسی می توان پرده از یک مسئله اجتماعی گسترده در جوامع در حال توسعه برداشت . این مسئله اجتماعی چیزی نیست جز تبعیض و بدرفتاری بر علیه زنان در این جوامع . مفهوم جمعیت شناختی که برای توضیح تبعیض و بدرفتاری با زنان استفاده می شود، "زنان گمشده" است . در این مقاله با رویکرد مقطعی و با روش کول(١٩٩١) بر اساس سطح ٢١ جدول الگوی مدل غرب به برآورد زنان گمشده در سرشماری سال ١٣٨٥ در ایران پرداخته شده است . برآورد ما نشان می دهدکه تعداد ١،٠٧٦،٨٢٥ نفر زن ایرانی در سال ١٣٨٥ گمشده اند. بعبارت دیگر اگر ایران نسبت های جنسی بدون تورش و الگوی عادی مرگ ومیر را درتمام گروههای سنی خود تجربه می کرد، این تعداد زن باید به کل جمعیت ایران افزوده می شد در نتیجه جمعیت واقعی ایران در سال ١٣٨٥ حدود ٧١،٥٧٢،٦٠٧ نفر می گردید. در ادامه مقاله نیز تاثیر تعداد زنان گم شده در سال ١٣٨٥ کشور بر حجم و رشد جمعیت که بدلیل از دست رفتن قدرت زایندگی این زنان برای تمام نسل های پس از خود صورت می پذیرد، مورد بررسی قرار گرفت . نتایج این بخش نشان می دهد که در مجموع تنها کمتر ازحدود١٨ درصد زنان گمشده در سنین باروری قرار دارند و بیش از ٨٢ درصد این زنان گمشده، از سنین باروری گذار کرده و امکان فرزندآوری آنان از میان رفته است .گذشته از این حتی اگر فرض کنیم که توزیع فرزند آوری در میان این ١٨ درصد(٤٣٦،٢٣٧ نفر) زن گمشده یکسان باشد باز هم حجم این تعداد زنان آنقدر کم است که حتی برای چند نسل بعد هم کاهش باروری این زنان بدلیل گمشدگی شان از جمعیت ، چندان به لحاظ جمعیت شناختی با اهمیت نخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با رویکرد مقطعی و با روش کول(١٩٩١) بر اساس سطح ٢١ جدول الگوی مدل غرب به برآورد زنان گمشده در سرشماری سال ١٣٨٥ در ایران پرداخته شده است .
در ادامه مقاله نیز تاثیر تعداد زنان گم شده در سال ١٣٨٥ کشور بر حجم و رشد جمعیت که بدلیل از دست رفتن قدرت زایندگی این زنان برای تمام نسل های پس از خود صورت می پذیرد، مورد بررسی قرار گرفت .
برآورد تعداد زنان گمشده برای ایران در سال ١٣٨٥ به روش کول(١٩٩١)براساس جداول الگوی مدل غرب با مشخص شدن نسبت های جنسی واقعی و مورد انتظار در یک قدمی محاسبه زنان گمشده قرار داریم .
در واقع مسئله اینست که چه تعداد از زنان گمشده ای که در مقاله حاضر برآورد گردید ناشی از نسبت های جنسی تورش دار و تجربه الگوی غیرعادی مرگ ومیرزنان در سال ١٣٨٥ در ایران است و چه تعداد از آنان بدلیل کم شماری زنان در این سرشماری می باشد.
بعبارت دیگر اگر ایران نسبت های جنسی بدون تورش و الگوی عادی مرگ ومیر را درتمام گروههای سنی خود تجربه می کرد، این تعداد زن باید به کل جمعیت ایران افزوده می شد در نتیجه جمعیت واقعی ایران در سال ١٣٨٥ حدود ٧١،٥٧٢،٦٠٧ نفر می گردید.
بعبارت دیگر اگر ایران نسبت های جنسی بدون تورش و الگوی عادی مرگ ومیر را درتمام گروههای سنی خود تجربه می کرد، این تعداد زن باید به کل جمعیت ایران افزوده می شد در نتیجه جمعیت واقعی ایران در سال ١٣٨٥ حدود ٧١،٥٧٢،٦٠٧ نفر می گردید.
J. (1991) Excess Female Mortality and the Balance of the Sexes in the Population: An Estimate of the Number of Missing Females.