چکیده:
امروزه نهادهای گوناگون در اجتماعی کردن» فرهنگپذیری و درونی کردن ارزشهای نسل
جدید نفقش دارند. طبیعی است که توافق و همسویی این نهادها با یکدیگر در امور ارزشی
تاثیری مثبت بر کودکان و نوجوانان دارد؛ در حالیکه دوگانگی و تعارض ارزشهای مورد
تاکیدء به ویژه در دو نهاد خانواده و مدرسه» فرآیند فرهنگپذیری و درونیکردن ارزشها را
با مشکل جدی مواجه میسازد و باعث سردرگمی و تردید دانشآموزان نسبت به ارزشها
و در نهایت اختلال در رفتارها و کنشهای افراد و افزایش نابهنجاریها در جامعه میگردد. با
نوجه به ترکیب سنی جمعیت ایرال و اهمیت نسل جوان در آینده جامعه» پژوهشی با
هدف شناسایی و مقایسه نظام ارزشی و سلسله مراتب ارزشهای دانشآموزان با والدین
آنها و اولیای مدرسه و تعیین سهم این دو نهاد در پیشبینی نظام ارزشهای دانشآموزان
انجام پذیرفت. چارچوب نظری این پژوهش کاربردی مبتنی بر مدل تحلیلی «.ل467»
پارسنز بود و مقاله حاضر برگرفته از آن است. نمونهآماری پژوهش شامل ۸۹۴ نفر از
دانشآموزان (دختر و پسر) سال سوم دبیرستانهای دولنی و ۴۲۰ نفر از اولیای همان
مدارس (مرد و زن) در مناطق نوزدهگانه شهر تهران بودند که با روش نمونهگیری تصادفی
چند مرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محققیساخته
گردآوری شد و ننایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد: بین نظام ارزشی
والدین و دانشآموزان» همبستگی مثبت وجود دارد و نظام ارزشی والدین میتواند نظام
ارزشی دانشآموزان را پیشبینی کندء در حالیکه بین نظام ارزشی اولیای مدرسه و نظام
ارزشی دانشآموزان همبستگی مشاهده نشد. بنابراین به نظر میرسد یکی از ارکان مهم در
فرآیند جامعهپذیری» نفش خود را به خوبی ایفا نکرده است. سلسله مراتب ارزشهای سه
گروه با یکدیگر متفاوت بوده و هیچکدام با مدل پارسنز تطابق نداشتهاست. به نحوی که
سلسله مراتب ارزشهای دانشآموزان عبارت از ارزشهای فرهنگی» اقتصادی» سیاسی واجتماعی بودهاست؛ اما اولویت ارزشهای والدین شامل ارزشهای اقتصادی» سیاسی,
فرهنگی و اجتماعی شده و سلسله مراتب ارزشهای اولیای مدرسه نیز عبارت از ارزشهای
فرهنگی» سیاسی» اقتصادی و اجتماعی بودهاست. حال آنکه در مدل پارسنز بهترتیب
ارزشهای فرهنگی» اجتماعی» سیاسی و اقتصادی اولویت داشتهاند.