چکیده:
سرمایة اجتماعی موضوعی بینرشتهای است که در سالهای اخیر بهطور روزافزونی کانون توجه صاحبنظران حوزههای مختلف علوم، بهویژه حوزة علوم سیاسی، جامعهشناسی، مدیریت و اقتصاد قرار گرفته است. یکی از حوزههایی که بهنظر میرسد سرمایة اجتماعی بر آن تاثیر دارد، مشارکت سیاسی و مخصوصا مشارکت در انتخابات است که میتواند ازطریق تقویت و گسترش علاقهمندی افراد به مسائل سیاسی باعث بهبود فعالیتهای سیاسی آنان شود. ازاینرو هدف این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکة اجتماعی بهمثابة عناصر سازندة سرمایة اجتماعی بر میزان مشارکت افراد در انتخابات دربین دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر اصفهان در سال 1392-1393 است. روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است که برای بررسی این پژوهش از حجم نمونة 383 نفر استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات شامل دو ابزار سنجش سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی است که اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. در این پژوهش با تقسیم سرمایة اجتماعی به سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکههای اجتماعی و مشارکت سیاسی در بعد شرکت در انتخابات، از روش رگرسیون ا. ال. اس مبتنی بر کوواریانس و مدلسازی معادلات ساختاری با روش پی. ال. اس مبتنی بر واریانس برای بررسی فرضیههای اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیههای اصلی حاکی از آن است که ازیکطرف اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر تقویت شبکههای اجتماعی تاثیر میگذارد و ازسوی دیگر، اعتماد اجتماعی و شبکههای اجتماعی نیز بر افزایش میزان مشارکت در انتخابات تاثیر مثبت و معنیداری دارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رابطة معنیداری میان هنجارهای اجتماعی و مشارکت در انتخابات وجود ندارد
خلاصه ماشینی:
"ازآنجاییکه ساختار و ویژگیهای اجتماعی و سیاسی در جامعة غربی و ایرانی تفاوتهایی دارد (ازجمله در هنجارهای اجتماعی، شبکة اجتماعی، ساختار و مراتب قدرت، میزان اعتماد اجتماعی، دلایل مشارکت سیاسی مردم و غیره)، بهنظر میرسد نیاز به انجام مطالعاتی درباب کیفیت رابطة سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی و ابعاد آن درمیان دانشجویان ایرانی وجود داشته باشد.
بنابراین بهنظر میرسد باتوجه به کاهش هزینههای زندگی اجتماعی ازطریق افزایش سرمایة اجتماعی، مشارکت سیاسی نیز بهمنزلة کالایی جمعی درمیان شهروندان افزایش یابد؛ زیرا سرمایة اجتماعی میتواند اعتماد و هنجارهای متقابل افراد درقبال همدیگر را در جامعه تقویت کند و بدینترتیب میزان مشارکت سیاسی را افزایش دهد.
بحث و نتیجهگیری پرسش اساسی این پژوهش آن بود که آیا رابطهای میان سرمایة اجتماعی و رفتار انتخاباتی دانشجویان وجود دارد؟ با توجه به مقدار ضریب همبستگی چندگانه میان ابعاد سهگانة سرمایة اجتماعی و مشارکت در انتخابات، رابطة معنیدار آماری عیان است و بدینترتیب مدل پژوهش تأیید میشود و نشان میدهد که اعتماد اجتماعی و شبکههای اجتماعی بر مشارکت در انتخابات تأثیر دارند.
به بیان دیگر، وجود اعتماد میان افراد آنان را به عضویت و حضور در شبکههای اجتماعی سوق میدهد و حضور در این ساختارها نیز به افزایش مشارکت سیاسی افراد منتهی میشود.
باتوجه به نتایج تحقیق میتوان انتظار داشت که اجرای طرحهایی همچون کانونها و انجمنهای علمی، سیاسی و صنفی و دیگر نهادهای مدنیـ دانشجویی به افزایش انگیزه برای مشارکت سیاسی فعال منجر شود؛ چراکه حضور مکرر در انجمنها و نهادها و تماس منظم با دوستان و همکارانی که در این شبکههای اجتماعی مشغول هستند، سازوکار مهم نظارت و تقویت هنجارهای مدنی محسوب میشود."