چکیده:
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم بهمنزلة مفاهیم کلیدی و رایج ادبیات علوم اجتماعی ازحیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و درنهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزة مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمة فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشة برخی نظریهپردازان علوم اجتماعی و سیاسی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در ادبیات جامعهشناسی کاوش شده است که اغلب گواه بر وجود نوعی رابطة متعامل بین این دو مفهوم است. بنابراین هدف این مقاله بررسی رابطة میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها پیمایشی است. این مطالعه 214 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان را تحت مطالعه قرار داده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی و روایی آن، به کمک آمارة پایایی ترکیبی و میانگین واریانس، استخراج و سنجیده شده است و دادهها ازطریق نرمافزار اس پی. اس. اس. و اسمارت پی. ال. اس. تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. استنباط آماری از دادهها نشاندهندة تاثیر اعتماد اجتماعی بر پنج سطح مشارکت سیاسی (حمایتکنندگان منفعل، تماس با مسئولان سیاسی، ارتباطات سیاسی، مبارزان سیاسی و اعتراضکنندگان سیاسی) است. البته یافتههای پژوهش نشان میدهد که اعتماد اجتماعی بر بیاعتنایی سیاسی تاثیر معناداری ندارد.
خلاصه ماشینی:
"اعتماد بین شهروندان و افراد خطرات و آسیبهای مشارکت در امور عمومی و سیاسی را کاهش میدهد و باعث تقویت نهادهای اجتماعی و جامعة مدنی جهت کمک به مردمسالاری سالم و باثبات و کارآمد میشود.
Wright Kasse Scheufele Wilkins اما بسیاری از پژوهشهای موجود دراینزمینه نشان میدهند که بین اعتماد اجتماعی و فعالیت سیاسی رابطهای قوی وجود دارد.
اعتماد اجتماعی رسمی بهایندلیل اهمیت دارد که نشان میدهد همة علایق موجود در جامعه هدف توجه قرار میگیرد و شهروندان احساس میکنند که نمایندگان آنها در نظام سیاسی به دنبال افزایش منافع عمومی جامعه هستند.
بلکه ازطریق تجارب محیطی توسعه مییابد: تجربة شخصی از گروه دوستان، تجربة شخصی از گروههای رسمی در زندگی مدنی و Oskarsson Hetherington Paxton Govier همچنین انجمنهای مدنی (ورزشی، فرهنگی یا سیاسی) سازمانهایی هستند که در درون آنها هنجارها و ارزشهای اجتماعی تجسم مییابد و فضای مشارکتی را در جامعه گسترش میدهد.
58 خروجی مدل با استفاده از دستور بوتاسترپینگ 1 که در جدول 6 آمده است نشان میدهد که ضرایب معناداری مسیرهای میان متغیرهای اعتماد اجتماعی با حمایتکنندگان منفعل، ارتباطات سیاسی، متخصصان تماس، مبارزان سیاسی و اعتراضکنندگان سیاسی از 96/1 بیشتر است که این مطلب از معنیداربودن تأثیر اعتماد اجتماعی بر این سطوح از مشارکت سیاسی حکایت دارد.
(2001) Social Capital: A Theory of Structure and Action, London and New York: Cambridge University Press.
(2001) "Trust, Social Capital, Civi Society and Democracy", International Political Science Review, 22: 2201-214."