چکیده:
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی جایگاه قرب الهی در تربیت اخلاقی و با تأکید بر آموزههای دینی انجام پذیرفته است. مکاتب مختلف برای تربیت اخلاقی اهداف متفاوتی بیان کردهاند؛ اما نظام معرفتی اسلام «قرب الهی» را هدف نهایی تربیت اخلاقی معرفی میکند. در این نوشتار، برای تبیین مفهوم قرب الهی و رابطة آن با تربیت اخلاقی، مفهوم و مصداق سعادت، و نیز نقش ولایت در کمال نهایی و سعادت انسان بررسی میشود؛ سپس با تبیین قرب الهی که مصداق حقیقی سعادت شمرده میشود، ملاک نیاز به وجود اهلبیت(ع) به عنوان ابزار رسیدن به تربیت اخلاقی مطرح میگردد. در این پژوهش از روش توصیفی ـ تحلیلی برای تبیین گزارهها و رابطة میان قرب الهی و تربیت اخلاقی استفاده کرده، منابع کتابخانهای ابزار پژوهش قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
تربیت اخلاقی نیز که فرایندی هدفمند است، عامل حرکت انسان از قوه به فعل و از نیستی به هستی و از خود به خدا شمرده میشود و هدفی نهایی دارد که همة فعالیتهای تربیتی براساس رسیدن به آن هدف برنامهریزی میشوند؛ اهداف میانی و جزییتر با جهتگیری به سمت آن هدف، تعریف میشود و برنامهریزی مجموعة فعالیتهای تربیتی با نگاه به آن انجام میپذیرد.
در نگاه اخلاقی که تربیت اخلاقی نیز با محوریت آن سامان یافته است، تزکیة نفس بهمعنای ایجاد فضایل الهی و ازبین بردن رذایل شیطانی و نفسانی و تلاش برای پیمودن این مسیر؛ موجب قرب الهی میشود و انسان را به کمال نهایی خویش میرساند (ملامهدی نراقی، 1383ق، ج 1، ص 33).
وقتی بخواهیم فاصلة مکانی بین دو شیء را و فاصلة زمانی دو امر یا واقعه را بیان کنیم، از واژة قرب استفاده مینماییم؛ ولی منظور از قرب خدای متعال که مطلوب نهایی انسان است و باید بر اثر حرکت اختیاری خود به آن نایل گردد، کاهش فاصلة زمانی و مکانی بهمعنای استعمال آن در امور محسوس و مادی نیست؛ زیرا پروردگار متعال، خالق زمان و مکان و محیط بر همة زمانها و مکانهاست و اساسا با هیچ موجودی نسبت زمانی و مکانی ندارد (همان، ص 247): هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن (حدید: 3)؛ اوست اول و آخر ظاهر و باطن و هو معکم أین ما کنتم (حدید: 4) هرجا که باشید او باشماست و نیز میفرماید: و لله المشرق و المغرب فأینما تولوا فثم وجه الله (بقره: 115)؛ مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست.