چکیده:
این تحقیق به دنبال آن است تا رابطه سرمایه انسانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید را با در نظر گرفتن نقش میانجیگری قابلیت یادگیری سازمانی بررسی و مدل سازی کند. در این راستا مدیران، کارشناسان و کارشناسان ارشد صنعت خودرو در ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شدهاند. در این مطالعه نتایج با استفاده از مدل مسیر به دست آمده است. همچنین جهت تشریح بهتر نتایج از آزمون های استنباطی دیگری چون آزمون دوجمله ای و آزمون کولموگوروف- اسمیرنوف نیز استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سرمایه انسانی عملا میتواند از طریق قابلیت یادگیری سازمانی منجر به بهبود کارایی عملکرد توسعه محصول جدید شود. همچنین مدل ارائه شده در تحقیق از طرف داده ها مورد حمایت قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
نتایج مطالعه حاکی از آن است که سرمایه انسانی عملا میتواند از طریق قابلیت یادگیری سازمانی منجر به بهبود کارایی عملکرد توسعه محصول جدید شود.
در این مطالعه و با توجه به روابط مشروحه میان سرمایه انسانی، قابلیت یادگیری سازمانی و کارآیی عملکرد توسعه محصول جدید، مدلی مفهومی ارائه میگردد و با استفاده از روش معادلات ساختاری و مدل مسیر مدل ارائه شده آزمون میشود.
1-Chiva ( به تصویر صفحه مراجعه شود)شکل ١: مدل مفهومی قابلیت یادگیری سازمانی (٢٠٠٧:٢٢٧ ,Chiva, Alegre and Lapiedra) ٢-٥- توسعه محصول جدید انتقال فناوری میتواند منجر بـه رشـد اقتصـادی بلندمـدت، عملکـرد و قابلیـت هـای نوآورانه ، بهبود قابلیت های فناورانه ، مزیت رقابتی، افزایش بهرهوری و توسعه صـنایع محلـی، گردد فناوریهای جدید، شرکت ها را توانمند ساخته تا محصـولاتی جدیـد و نوآورانـه خلـق نمایند.
/ -٢-٤ در مطالعه حاضر جهت جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید استفاده شد که براساس حجم نمونه ٢٠٣ پرسشنامه توزیع گردید که ١٧٦ عدد آن برگشت داده شد و دارای دادههای معتبر برای تحلیل آماری بود.
در جدول (١) میتوان شاخص های توصیف دادهها برای متغیرهای سرمایه انسانی، قابلیت یادگیری سازمانی و کارآیی عملکرد توسعه محصول جدید را مشاهده کرد.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که قابلیت یادگیری سازمانی مؤثر بر کارآیی عملکرد توسعه محصول جدید است .
تأیید این فرضیه نیز دلالت بر تأثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر کارآیی عملکرد توسعه محصول جدید دارد.