چکیده:
در این مقاله، نقصان معنا، نوشتة گرمس، که حمیدرضا شعیری آن را به فارسی ترجمه کرده، معرفی و نقد و بررسی شده است. این کتاب با «سخن مترجم» آغاز شده است که هم نقش مهمی در معرفی گرمس و تحولات دیدگاههای او دارد، و هم زمینهساز فهم بهتر آن چیزی است که او در این کتاب مطرح کرده است. گرمس، در نقصان معنا، بحثها و دیدگاههای خود را به گونهای سامان داده است، که درنهایت در هر بخش، «نقصان معنا» بر خواننده هویدا شود. از این نظر، این کتاب در مطالعات نشانه ـ معناشناختی اهمیت بسیاری دارد، زیرا مسئلة معنا همواره مورد مطالعة پژوهشگران رشتههای گوناگون دانش بوده است و دیدگاهها و تبیینهای متفاوتی دربارة آن بهدست داده شده که علت اصلی آن ماهیت سیال، تعینناپذیر، و ثباتگریز معناست. درواقع، در نقصان معنا، گرمس نشانهشناسی کلاسیک را پشت سر گذاشته و با ارائة نمونهها و متنها و قرار دادن خواننده در شرایط و فضاهای خاص، به سویههای تشویشی، احساسمدار، و زیباییشناختی معنا توجه نشان داده است؛ و بدینترتیب و البته با زبانی شاعرانه، زمینة روی نمایاندن سویههای گریزان و پنهان معنای نشانهها و شناخت آنها را فراهم کرده است.
This article is a review of the book “de l’imperfection” of Algirdas- Julien Greimas، translated by Hamid-Reza Shairi into Persian. The book is started by the “note of the translator” which is very influential in both knowing Greimas and understanding whatever he has said in his book. Greimas has provided his ideas in the book in a way that in each case، ultimately، the imperfection of meaning become apparent and known to the reader. From this viewpoint، this book is too important in semio-semantic studies، since the problem of meaning has always been of great concern for the researchers in different fields of knowledge because of the indeterminate and instable nature of meaning. In fact، in “de l’imperfection”، Greimas has left the classical semiotics behind، and by providing examples and texts and picturing specific circumstances and situations for the reader، has paid attention to the aesthetic aspects of the meaning، and in this way، and of course by a kind of poetic language، pave the way for the appearance of the patent and instable aspects of meaning، and in this way، paves the way to know these aspects.
خلاصه ماشینی:
مترجم در ادامه ، با اشاره به تفاوت هایی که میـان «ویتگنشـتاین جـوان » و «ویتگنشـتاین میان سال »، و تضادی که میان «بارت دهۀ ١٩٦٠» و «بارت سال های ١٩٧٠» وجـود دارد، بـه وجود سه گرمس قائل است : گرمس ارائه دهندٔە الگوی زایشـی مطالعـۀ معنـا کـه «الگـویی دینامیک است که چگونگی تجدید معنـا در داسـتان را نشـان مـی دهـد» (همـان )؛ گـرمس معناشناسی ساختاری که به مطالعۀ «زبان شناسی و علمی متن » نظر دارد؛ و گـرمس نقصـان معنا که «نه معناشناسی علم گرا و نه نشانه ـ معناشناسی روایـی اسـت ، بلکـه پدیدارشناسـی زیباشناختی است » (همان : ٦).
به بـاور متـرجم ، گـرمس ، در نقصان معنا، «با عبور از نشانه شناسی کلاسیک و کنش مدار به نشانه ـ معناشناسی تشویشی و احساس مدار» به دو نظام معنایی «همایی و تصادف » توجه نشان داده کـه منجـر بـه کشـف معناهای گریزان و پنهان از سویی ، و توجه به «رخداد زیبایی شناختی » از سوی دیگر اسـت ، و درواقع به صورتی کلی تر، می توان گفت که در این کتـاب گـرمس «نشـان مـی دهـد کـه چگونه معنا و به تبعیت از آن ارزش از هیچ گونه ثباتی برخـوردار نیسـت » (همـان : ٨).