چکیده:
نظریه اعتدال که خاستگاه آن یونان باستان و آراء افلاطون و ارسطو است، رایجترین نظریه اخلاقی در بین حکمای اسلامی مانند کندی، فارابی، ابنسینا، مسکویه، خواجه نصیر طوسی و دیگران است. بر اساس این نظریه، فضایل اخلاقی از رعایت اعتدال و میانهروی توسط قوای نفس و رذایل اخلاقی از افراط و تفریط قوا در اعمال خود پدید میآید. حکمای اسلامی گرچه در این نظریه متأثر از افلاطون و ارسطو بودند، ولی ابتکارات و نوآوریهای زیادی در آن وارد کردهاند. در بین حکمای اسلامی ابنسینا، مسکویه، خواجه نصیر طوسی، راغب اصفهانی بیشترین نوآوریها را در این نظریه داشتهاند. برخی از این نوآوریها عبارتند از: ادغام قاعده اعتدال ارسطو با نفسشناسی افلاطون، تقسیم فضایل به چهار و رذایل به هشت جنس عالی، قرار دادن انواعی از فضایل و رذایل فرعی تحت این اجناس عالی، اضافه کردن معیار کیفیت (ردائت) به معیار کمی افراط و تفریط ارسطو، تفکیک معانی مختلف عدالت، اضافه کردن فضایل دینی و عرفانی به فهرست فضایل و ارائه الگوی جامع برای معالجه امراض نفسانی.
خلاصه ماشینی:
برخي از اين نوآوريها عبارتند از: ادغام قاعده اعتدال ارسطو با نفس شناسي افلاطون ، تقسيم فضايل به چهار و رذايل به هشت جنس عالي، قرار دادن انواعي از فضايل و رذايل فرعي تحت اين اجناس عالي، اضافه کردن معيار کيفيت (ردائت ) به معيار کمي افراط و تفريط ارسطو، تفکيک معاني مختلف عدالت ، اضافه کردن فضايل ديني و عرفاني به فهرست فضايل و ارائه الگوي جامع براي معالجه امراض نفساني.
اما تفاوت او با ارسطو در اين است که وي قاعده اعتدال را در مورد عملکرد قواي سه گانه نفس بکار ميگيرد و فضايل اخلاقي را که همان فضايل نفساني هستند، ناشي از اعتدال قواي نفس و رذايل اخلاقي را ناشي از افراط و تفريط آنها در خواهش ها و عملکردشان بيان ميکند.
وي در بحث نفس شناسي و فضايل آن افلاطوني است و براي نفس انساني سه قوه ناطقي، شهوي و غضبي و چهار فضيلت اصلي حکمت ، شجاعت ، عفت و عدالت ذکر ميکند(مسکويه ، ١٣٨٤، ٣٨).
مسکويه طرح کلي خود از فضايل و رذايل را که مشتمل بر بيان اجناس عالي فضايل و انواع مندرج تحت آنها و رذايل مقابل هر فضيلت اصلي و فرعي است ، چنين بيان ميکند: ١- «حکمت » که فضيلت قوه عقلي است يعني علم به موجودات از جهت وجودشان و يا علم به امور الهي و امور انساني که ثمره آن شناخت معقولات است (همان ، ٤٠).