خلاصه ماشینی:
"اکنون با قبول این واقعیت که تئوریهای بیگانه راهحل مشکلات ما نیست و ما باید مشکل سازمانی و مدیریتی خود را رأسا و با توسل به تحقیق حل و فصل کنیم،سؤالات زیر مطرح میشود: 1-از کجا شروع کنیم؟ 2-از طریق چه نوع تحقیق،نظریههای سازمانی متناسب با ویژگیها و ارزشهای جامعه خود را به وجود آوریم؟ 3-چگونه به الگوهای مدیریت خاص محیط خود دست بیابیم؟ سازمانها مؤسسات اجتماعی بوده،برخاسته از عوامل محیطی و فرزند شرایط زمانی و مکانی خاص خود هستند.
به نظر میرسد فرآیند فوق،با توجه به ماهیت و کیفیت مشکلات بوروکراسی ایران با معیارهای عقلی و منطقی منطبق باشد،زیرا که شیوههای مدیریت و روشهای اجرائی مرسوم در دستگاههای دولتی: اولا:به طور اساسی قدیمی و منسوخ هستند(ناسازگاری زمانی) ثانیا:از تئوریها و یافتههای تحقیقات بیگانه الگو گرفتهاند(ناسازگاری مکانی) ثالثا:با عوامل محیطی و ارزشی دهه اخیر(سالهای بعد از انقلاب اسلامی)دگرگون نشدهاند (ناسازگاری موقعیتی) اهمیت و نقش شرایط زمانی و مکانی و موقعیتی سازمانها و ضرورت کشف و گزینش الگوهای مناسب برای هر نوع سازمان بر حسب شرایط و محیط خاص آن،اکنون مورد توجه نویسندگان و نظریهپردازان مدیریت سازگاری شیوههای مدیریت با موفقیت(شرایط زمان و مکان)متمرکز شده است و آن«تئوری اقتضا»4 نامیده میشود،این تئوری که در دهه ششم قرن بیستم در دنیا پدیدار گشت بیآنکه قالب پیشساختهای را برای همۀ سازمانها ارائه کند یا نسخه پیشنوشتهای را برای درمان هر نوع بیماری سازمانی تجویز کند بر تفاوتهای زمانی و مکانی و موقعیتی و تأثیر عوامل محیطی بر سازمان و مدیریت تأکید میورزد و راه تحقیق را برای کشف ارتباطات عوامل و متغیرها توصیه مینماید."