چکیده:
هدف پژوهش حاضر، رفع مسئلة نبود پوشش کافی الگوی کارت امتیازی متوازن (بیاسسی) از عناصر مختلف عملکرد سازمانی، از طریق توسعة آن بر مبنای الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (ایافکیوام) است. در این راستا، الگوی توسعهیافتة بیاسسی مشتمل بر متغیرهای ذینفعان، اثربخشی منابع، اثربخشی فرایندها، اثربخشی مدیریت کارکنان، روش رهبری، نوع راهبرد و عملکرد، معرفی و در قالب یک الگوی ساختاری جدید اعتبارسنجی شد. نتایج حاصل در گام نخست، بیانگر برازندگی ایدهآل الگوی پیشنهادی است. بهلحاظ شدت روابط بین متغیرها در الگوی توسعهیافتة بیاسسی، بهترتیب، سطح اثربخشی مدیریت کارکنان، سطح اثربخشی منابع، روش رهبری و سطح اثربخشی فرایندها بیشترین تا کمترین «تأثیر مستقیم» را بر عملکرد یک سازمان دارند. همچنین، روش رهبری، سطح اثربخشی مدیریت کارکنان، سطح اثربخشی منابع، نوع راهبرد، سطح اثربخشی فرایندها و درنهایت، ذینفعان، بیشترین تا کمترین «تأثیر مستقیم و غیر مستقیم» را بر عملکرد سازمانی دارند. مدیران میتوانند از الگوی پیشنهادی این پژوهش برای سنجش عملکرد سازمانهای مختلف و وزندهی به ابعاد مختلف مد نظر در فرایند سنجش عملکرد استفاده کنند.
The present investigation aims to address the problem of inadequate coverage of various aspects of organizational performance by balanced scorecard (BSC) model through its developing based on the European foundation for quality management (EFQM) model. To this end، a developed BSC model، encompassing variables of stakeholders، resource effectiveness، processes effectiveness، human resource management effectiveness، leadership method، strategy and performance was proposed and، then، validated in a new structural model. The findings firstly revealed an appropriate fitness of the proposed model. Regarding the relationship among variables، staff management effectiveness، resource effectiveness، leadership method and processes effectiveness، respectively، held the most “direct impacts” on the organizational performance. On the other hand، “summated impacts” (direct and indirect) on the organizational performance were held by leadership method، staff management effectiveness، resource effectiveness and stakeholders variables، respectively. Managers can apply the model suggested in the investigation to measure performance in the respective organizations and as a weighting criteria guide on how to accurately measure different dimensions of performance.
خلاصه ماشینی:
با وجود اين ، کاربرد يملي آنها در سازمانهاي مختلف نشان داده است که هريک از آنها ن صانهايي دارند که اين مسلله، بر لزوم توسعة آنها تأکيد مي ورزد؛ بهينوان مثال، براسا ادبيا موجود، مهمترين ن صانهاي بي ا سي يبارتند از: تعيين نکردن سنجههاي دقيق در هريک از چهار منظر )نيون، ٢٠٠٨: ١٦٧(؛ ارائهنکردن يک روش مشخص براي بهبود يملکرد سازماني )گرون و همکاران، ٢٠٠٩(؛ کارايينداشتن در الگوبرداري و پوشش ندادن همة يناصر يملکرد سازماني )ون و همکاران، ٢٠٠٥(.
در اين زمينه، نکتة حائز اهميت ، وزندهي ابعاد الگوي توسعهيافتة بي ا سي در فرايند ارزيابي يملکرد است که نتايج حاصل از روش ا اي ام مي تواند يک منبع پيشنهادي براي مديران محسوب شود.
از آنجا که تعيين سنجههاي دقيق و وزندهي آنها براي الگوي توسعهيافتة بي ا سي در پژوهش حاضر و يموميت بخشيدن نتايج به همة سازمانها با رويکرد مديريت اقتضايي و روش تح يق يلمي در تضاد است، اين مهم به مديران و مح ان حوزٔە ارزيابي يملکرد در هر سازمان وابسته خواهد بود.
Integration of the EFQM excellence model and strategic management for improving organizational performance.
Performance measurement tools: the balanced scorecard and the EFQM excellence model.
International Journal of Quality & Reliability Management, 27(1): 27-47.
International Journal of Quality & Reliability Management, 27(1): 27-47.