چکیده:
تلفیق پیرایه های سیاست و دیانت در اندیشه بنیانگذار فقید جمهوری اسـلامی ایـران ، ارائـه قرائـت متمـایزی از شـیوة مطلوب حکمرانی با عنوان ولایت مطلقه فقیه را به همراه داشته است . اندیشه ولایت مطلقه امام ، به مثابه نظریه مسـلط در گفتمان فقه سیاسی شیعه در باب حکمرانی ، آنچنان بر تارک جامعه معاصر ایران و پیکرة نظام حکومتی سایه افکنده کـه نقش بیبدیلی را در عرصه مناسبات مختلف نظام سیاسـی، اجتمـاعی ، فرهنگـی ، اقتصـادی ، حقـوقی ، قضـایی، اداری و نظامی کشور ایفا میکند. در این نوشتار، تلاش خواهیم کرد تا ضمن تبیین الگوی مطلوب حکمرانی از منظر آیـت الله العظمـی امـام خمینـی (ره )، نسبت به تشریح همه جانبه مشروعیت الهی و بلاواسطه دولت از دیدگاه امام راحل ، مبادرت و تاثیر این قرائت متمایز از حکمرانی را بر سیاست های گوناگون دولت جمهوری اسلامی (که جملگی روند تکوین الگوی حکومت دینی در قالـب جمهوری با محتوایی اسلامی را تسریع بخشیدند) بررسی کنیم .
Relationship between religion and politics in the thought of Imam led adherence of the social، cultural، economic، legal، judicial، administrative، and military notions from Shiism. The theory of governance of Imam profound effect on the nature of the political system and its legitimacy In this paper، we explain the notion of governance from the perspective of Grand Ayatollah Imam Khomeini، the theory of Absolute guardianship of Faqih، and attempt to describe the basis of political legitimacy in the Islamic Republic era and also we will examine the characteristics and components of the central government policies in various legal، political ، social، economic ، cultural ، administrative ، military and religious aspects that all of them speed up the process of development governance model in Iran.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله تلاش خواهیم کرد به این پرسش اساسی پاسخ گوییم که الگـوی مطلـوب حکمرانی از منظر بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران کـدام اسـت و بـر اسـاس الگـوی مورد نظر ایشان ، مبنای مشروعیت نظام سیاسی چیست ؟ پیش فرض نگارندگان در این مقاله آن است که مناسب ترین مدل حکمرانی برای جامعۀ اسلامی از منظر امام ، حکومت توسـط ولی مطلقه فقیه بوده و بر همین اساس ، مبنای مشروعیت نظـام سیاسـی الهـی و بلاواسـطه است .
اندیشـۀ ایران شهری و شاهنشاهی مبتنی بر فرة ایزدی از طریق ترجمۀ متون ایران باستان ، با نگـرش اسلامی به سیاست (که در آن دین و دولت در هم آمیختـه بودنـد) همسـویی و سـازگاری داشت (طباطبایی، ١٣٧٥: ٧٠-٧٥)١ برتران بدیع بر این بـاور اسـت کـه جامعـۀ اسـلامی از اندیشه های سیاسی ایران باستان (که به موجب آن میان دو نهاد حکمرانی و مذهبی تفکیک صورت نمیگرفت و مذهب خود، بنیان حکومتداری محسوب میشد) الهـام گرفتـه اسـت (بدیع ، ١٣٨٠: ٣٩) با وجود این ، باید توجه داشت که اندیشۀ سیاسی در اسلام به طور عام و در مذهب تشیع به طور خاص ، بر تعریف دولت استوار نیست و به تعبیـر لمبتـون "حقـوق عمومی اسلام با تعریف دولت آغاز نمیشود، بلکه مبدأ حرکت آن ، تعریـف امامـت یعنـی رهبری جامعه است "(لمبتون ، ١٣٧٩: ٢٢).
ج ) الگوی حکمرانی از منظر آیت الله العظمی امام خمینی در این قسمت به بیان برداشت و قرائت رهبری فقیـد جمهـوری اسـلامی ایـران از مفهـوم دولت در فقه سیاسی شیعه (اصل ولایت مطلقـۀ فقیـه )، پرداختـه خواهـد شـد کـه بنـا بـه توضیحات قبلی به طور همه جانبه ای بر سطوح مختلف جامعه تأثیرگذار بوده است ."