چکیده:
هدف پژوهش حاضر، رابطه بین خلاقیت و بهبود تصمیمگیری مدیران سه سطح (ارشد– میانی– عملیاتی) در استانداریهای استان فارس، کهگیلویه و بویر احمد و هرمزگان بود. برای این منظور، ابزار اندازهگیری در این پژوهش، پرسشنامهای شامل 30 سوال است که فرضیههای تحقیق را مورد سنجش و اندازهگیری قرار میدهد. تمامی جامعه آماری به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای پرسشنامهها بین آنها توزیع شده است. سنجش روایی پرسشنامه و ضریب قابلیت اعتبار ابزار اندازهگیری نیز از طریق روش آلفای کرونباخ انجام شده است. پردازش آماری دادهها در محیط نرم افزاری SPSS و MINITAB انجام شده و یافتههای پژوهش نشان میدهد که رابطه معنی داری بین تصمیمگیری مدیران و بهبود کارایی کارکنان وجود دارد و اکثریت مدیران استانداریهای فارس، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان معتقدند که باید ابتدا مسایل تجزیه و تحلیل شده وسپس تصمیمگیری شوند. از یافتههای این تحقیق میتوان نتیجه گرفت با آشنایی مدیران با خطرات مختلف، میتوان ریسک پذیری آنها را افزایش داد تا از این طریق بتوان مدیران را در اتخاذ تصمیمات حیاتیتر یاری نمود. مدیران باید با تحقیق و بررسی خلاقیت و ابداع را افزایش دهند و از این طریق تصمیمات بهتری اتخاذ کنند، آنها میدانندکه هر چه مدیران خلاقتر و ریسک پذیرتر باشند تصمیمات بهتر و پویاتری اتخاذ میکنند و هر چه خلاقتر باشند تصمیم گیری آنها سریعتر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"همچنین نتایج نشان داد که متوسط نمره تأثیر ریسکپذیر بودن مدیران بر اتخاذ تصمیمات حیاتیتر برابر، 777/1 با انحراف معیار 868/0 بوده و با توجه به اینکه t مشاهده شده در سطح 01P< و (000/0 P=) معنی دار بوده است بنابراین با احتمال 99/0 میتوان نتیجه گرفت که مدیرانی که ریسکپذیرتر باشند، تصمیمات حیاتیتری اتخاذ میکنند؛ به عبارت دیگر، افزایش مخاطرات در کار و ریسک پذیر بودن مدیران، باعث میشود که آنها هنگامی که با خطرات بیشتری روبرو میشوند تصمیمات بهتری اتخاذ میکنند.
تجزیه و تحلیل یافتههای مربوط به سؤال سوم و فرعی تحقیق نشان داد که متوسط نمرۀ تأثیر خلاقیت بر تصمیم گیری سریعتر، برابر 59/1 با انحراف معیار 683/0 بوده است و با توجه به اینکه t مشاهده شده در سطح 01 P< و (000/0 P=) معنی دار بوده است، بنابر این با احتمال 99/0 میتوان نتیجه گرفت که هر چه خلاقیت مدیران بیشتر باشد، تصمیمات سریعتری اتخاذ میکنند.
تجزیه و تحلیل یافتههای مربوط به سؤال چهارم و فرعی تحقیق نشان داد که متوسط نمرۀ تأثیر تصمیم گیری مدیران بر بهبود کارایی کارکنان برابر 798/0 با انحراف معیار 371/0 بوده است و با توجه به اینکه t مشاهده شده در سطح 01 P< و (000/0P=) معنی دار بوده است بنابراین با احتمال 99/0 میتوان نتیجه گرفت که رابطۀ معنیداری بین تصمیمگیری مدیران و بهبود کارایی کارکنان وجود دارد."