چکیده:
هدف: مدیریت کیفیت در کتابخانه ها و مراکز خدمات اطلاع رسانی، توسط اکثریت محققان در مفاهیم کیفیت، اصول مدیریت کیفیت، فرایندهای مرتبط و محدودیت های آن مورد توجه خاص قرار گرفته است. لذا، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بررسی موانع ساختاری استقرار مدیریت کیفیت در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی همدان و دانشگاه بوعلی سینا انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش در این مطالعه توصیفی – تحلیلی، و از نوع مقطعی، و جامعه پژوهش مدیران و کارکنان شاغل در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی و بوعلی سینای همدان بودند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسش نامه بودکه شامل 29 سوال (10 سوال رسمیت، 9 سوال پیچیدگی و 10 سوال تمرکز) بود. پس از تکمیل پرسش نامه ها، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل نتایج و تست فرضیه ها بر مبنای آزمون آماری کای – دو و مقایسه میانگین در بعد آمار استنباطی انجام شد.
یافته ها: طبق نتایج به دست آمده رسمیت در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 3/ 47 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان7/52، پیچیدگی در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 4/ 46 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 6/ 53، تمرکز در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 3/ 46 و در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 7/ 53 می باشد. در دانشگاه علوم پزشکی رسمیت با میانگین 84/ 2 و انحراف معیار 6/ 0، پیچیدگی با میانگین 35/ 2 و انحراف معیار 47 /0، تمرکز با میانگین 89/ 2 و انحراف معیار7/ 0 و نیز در دانشگاه بوعلی سینا رسمیت با میانگین 3 و انحراف معیار 48/ 0، پیچیدگی با میانگین 029/ 2 و انحراف معیار 49/ 0 ، تمرکز با میانگین 35/ 2 و انحراف معیار 98/ 0 بر آورد گردیده است.
نتیجه گیری: طبق تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، در مجموع کمترین موانع ساختاری استقرار مدیریت کیفیت در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 47/ 2، و بیشترین موانع در دانشگاه بوعلی سینا به میزان 71/ 2 می باشد، و هر چه مقدار درصد موانع کمتر باشد، محیط برای استقرار مدیریت کیفیت مناسب تر است. بنابراین دانشگاه علوم پزشکی همدان واجد شرایط برای استقرار مدیریت کیفیت می باشد.