چکیده:
این تحقیق با هدف ارزیابی مدل رهبری مشترک در تیم خلق دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیت علمی دانشگاه رازی بوده که در حدود 360 نفر میباشند. برای تعیین حجم نمونه مطابق جدول مورگان نمونهای به حجم 179 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای- نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که مولفهها همراه با ضریب آلفای کرونباخ ذکر میشود: خود رهبری 77/0، اعتماد تیمی 85/0، تعهد تیمی 76/0، رهبری مشترک 86/0 و خلق دانش 84/0 برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل رگرسیونی استفاده شد و نتایج نشان داد. سطوح بالای خود رهبری رابطه مثبتی با بالای اعتماد تیمی داشت. سطوح بالای خود رهبری با سطوح بالای تعهد تیمی رابطه مثبت داشت. سطوح بالای اعتماد تیمی رابطه مثبت با سطوح بالای رهبری مشترک داشت. سطوح بالای تعهد تیمی رابطه مثبت معنی داری رهبری مشترک داشت. سطوح بالای رهبری مشترک رابطه مثبت و معنی داری با سطوح بالای خلق دانش داشت.
خلاصه ماشینی:
الطاف و همکاران (٢٠١٣,et al &Altaf )، در پژوهشی با عنوان تعهد کار کنان افـزایش اثـر بخشـی تیم به بررسی رابطه تعهد کارکنان تیم و پیش بینی اثر بخش تـیم در پاکسـتان در یـک نمونـه ٦٥ تیم در ٥ اپراتور مخابراتی به این نتیجه اعتماد به نفس با تعهد کارکنان و اثربخشی تیم رابطـه دارد تعهد کارکنان بصورت قابل توجهی با تعهد تیمی در ارتباط است و هم چنین اهمیـت درک رهبـری تحولی در حفظ تیم در سازمان موثر واقع شد.
لارجوردی و همکاران (٢٠١٠ , ,et al &Lajordy )؛ در پژوهشی با عنوان راهبردهای شـکل گیـری تیم های تسهیل کننده خلق دانش به این نتیجه دست یافتند که سه مولفه (١- وجود زبان مشترک در کارکنان سازمان ؛ ٢- وجود استقلال فردا در کار روکر کردم هر پزانه ؛ ٣- تنوع کارکنـان در تـیم ) تحت عنوان راهبردیهای عملیاتی در شکل گیری تیم های خلق دانش مورد بررسی قرار دادند و بـه این نتیجه رسیدند که دو مولفه اول با خلق دانش رابطه مثبت و معنی داری دارد و مولفـه سـوم در خلق دانش در تیم اثری نداشته است .
کنو و همکاران (٢٠٠٨ ,et al &Konu )، در بررسی یک سازمان مراقبت های پزشکی و اجتماعی بـه این نتیجه رسیدند که بین رهبری مشترک و کار گروهی رابطه متقابل وجـود دارد و ایـن دو باعـث تسهیل یکدیگر میشوند.
که با یافته های کنو و همکاران (٢٠٠٨ ,et al &Konu )، آنها در مطالعه خـود نشـان دادنـد کـه بین ابعاد رهبری مشترک و کارگروهی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.