چکیده:
تحلیل فمینیستی ـ انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرت جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مونث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانش پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است
Feminist critical discourse analysis is an approach distinguished by its focus on revealing unequal power relations between women and men in their social life. In the present paper، it is suggested that Simone de Beauvoir’s theory of the formation of gender identity and female subject in The Second Sex provides a meaningful theoretical ground to the feminist critical discourse analysis. Although The Second Sex antedates current discourse studies، it reveals a notable compatibility with the ontological and epistemological assumptions of the critical approaches to discourse studies. In this article، The Second Sex has been analyzed in regard to its critical approach، its idea of power and ideology، its relation to social constructionism، its critical approach to common sense and science، its evaluation of historical changes and the role of discourse orders in the formation of subject.
خلاصه ماشینی:
"بنـابراین تحلیل فمینیستی ـ انتقادی گفتمان بر نحوة (باز)تولید، رقابت و تثبیت ایدئولوژی های جنـسیتی 1Wodak 2Litosseliti and Sunderland 3Eckert andMcConnell-Ginet 4Speer 5Lazar 6Baxter و روابط قدرت مبتنی بر جنسیت در بازنمـایی فراینـدهای اجتمـاعی ، روابـط اجتمـاعی و نیـز هویت فردی و اجتماعی افراد در متن و گفت وگو متمرکز است .
1Sunderland با در نظر گرفتن دید انتقادی بووار در جنس دوم، مفهومسازی او از قـدرت و ایـدئولوژی ، نسبت نظریات وی با برساخت گرایی اجتماعی ١، نگاه انتقادیاش به دانش و نیـز ارزیـابی او از تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه، مـی تـوان گفـت آراء او زیربنای نظری مناسب در زمینة جنسیت را برای تحلیـل فمینیـستی ــ انتقـادی گفتمـان فـراهم می سازد.
از این رو، نظریة وی محمل مناسبی برای فمینیست هـایی فـراهم کـرده اسـت کـه تـلاش کرده اند از دوگانه هایی نظیر طبیعت / فرهنگ و ذاتگرایی / برساخت گرایی فراتر روند و تبیـین هـایی از وضع زن ارائه دهند که از سویی با زیست شناسی سازگار باشد و از سوی دیگر آزادی و توانـایی زنـان را برای نیل به حداکثر ظرفیت های انسانی خویش نامعتبر جلوه ندهد ( ٨٤ :١٩٩٠ ,Tuana) نگاه انتقادی به دانش تحلیل های انتقادی گفتمان تلاش می کننـد از منظـری نقادانـه بـه دانـش و مفـاهیم بـدیهی انگاشته شده بنگرند؛ چرا که آنها را در چارچوب مناسبات و روابط قدرت می بینند."