خلاصه ماشینی:
"بررسی اشکال اشکالهای یادشده وارد نیست؛ زیرا اولا در اشکال طرحشده، متون دینی و دین یک چیز دانسته شده است، در حالی که آیتالله جوادی آملی تصریح میکنند که دین مجموعه دستاوردهای عقل و نقل است و عقل و نقل، هر دو منبع معرفت دینیاند (جوادی آملی، 1386، «الف»، ص153)؛ ثانیا در این اشکال به تفاوت نگاه طولی و نگاه عرضی به ادراکات مختلف توجه نشده است وگرنه قبول حکمت الهی به هیچ عنوان مستلزم چنان تقسیم کاری در عالم نیست.
این حرفی است که تفاوت اساسی با فلاسفه علم مابعد اثباتگرا دارد و اگر قرار است فلسفه اسلامی در حوزة معرفتشناسی، حرفی در عرصه جهانی داشته باشد، یکی از زمینههای آن همین است که مشخص کند محسوسات، مجربات و احیانا حدسیات در چه مواقعی یقین منطقی به همراه خواهند داشت؟ سوم، بر فرض که مطابق نظریة ایشان بپذیریم علوم ریاضی به احکام ضروریالصدق دست مییابد و واقعا میتوان آنها را علم نامید، اما گزارة «دو ضرب در دو میشود چهار» گزارهای ضروریالصدق است و بر اساس نظریة ایشان میتوان گفت که این گزاره دینی است؛ اما دینیبودن این قضیه به چه معناست؟ به این معناست که شارع چنین گفته است؟ شارع چنین اراده کرده است؟ من در باور به این گزاره نزد خداوند حجت دارم؟ باید آن را قبول داشته باشم و گرنه از جانب خداوند مورد سوال قرار میگیرم؟ یا...
ناسازگاری دو معیار بر اساس معیار نخست، علم فینفسه و در مقام ثبوت- یعنی اگر علم باشد- دینی است (جوادی آملی، 1390، ص15-61)؛ زیرا هر ادراکی در صورتی که مطابق با واقع باشد، علم خواهد بود و در این مرحله، دینی یا غیردینیبودن علم، معنا ندارد و مطابقت با واقع، تنها معیار و مناط صدق همة گزارههای علمی و دینی است؛ از اینرو، علم، ذاتا سکولار نیست (همو، 1386، «الف»، ص146-144- 147- 143-89 و 1378، صص80 و 368-369)."