چکیده:
این مطالعه با توجه به عوامل اقتصادی و عوامل برون زای غیراقتصـادی ، بـه الگـو سـازی و تخمین تقاضای انرژی برق در بخش صنعت ایـران طـی دوره ١٣٩١-١٣٥٣ مـی پـردازد. بـا توجه به این که عوامل برون زای غیراقتصادی عمدتا غیرقابل مشاهده هستند، رویکـرد سـری زمانی ساختاری که بر پایه تئوری اقتصادی شکل گرفته و از انعطاف پـذیری سـری زمـانی نیز بهره می گیرد، مورد استفاده قرارگرفتـه اسـت . عوامـل غیرقابـل مشـاهده - رونـد ضـمنی تقاضای انرژی (UEDT)- که احتمالا ماهیت غیرخطی دارد، نه تنهـا پیشـرفت فنـی را نشـان می دهد بلکه بیانگر تغییرات ساختاری ، اجرای سیاست ها و اسـتانداردهای کـارایی انـرژی و تغییر در رفتتار وسلیقه مصرف کننده است . بنابراین ، با لحاط ایـن عوامـل (UEDT) مـی تـوان تخمین دقیق تری از کشش های قیمتـی و درآمـدی تقاضـای انـرژی بـرق در بخـش صـنعت داشت . نتایج تخمین مدل حاکی از وجود ماهیت تصادفی متغیرروند است و نشـان مـی دهـد که عوامل برون زای غیراقتصـادی در شـکل گیـری تقاضـای بـرق در بخـش صـنعت ، نقـش موثری دارند. صعودی بودن روند UEDT نشان می دهد که انرژی برق در بخـش صـنعت بـه شـکل بهینـه مصـرف نشـده اسـت .در حقیقـت ، نقـش عوامــل بـرون زایـی ماننـد پیشــرفت تکنولوژی ، تغییرات ساختاری ، اجرای برخی از استاندارهای کارایی و صرفه جویی انـرژی و همچنین دولتی بودن فعالیت ها، در رشد مصرف برق در بخش صـنعت تاثیرگـذار بـوده انـد. کشش های قیمتی و درآمدی (ارزش افزوده ) تقاضای برق در بخش صنعت ایران درکوتـاه مدت نیز به ترتیب ٠/١- و ٠/٢٥ برآورد شده است . کشش متقـاطع قیمتـی بسـیارکم بـوده و حدود ٠/٠٦ تخمین زده شده وهرچند مقدار آن بسیار کـم اسـت ولـی حـاکی از جـایگزین بودن گاز طبیعی با برق در این بخش است .
خلاصه ماشینی:
مدل سازی تقاضای برق در بخش صنعت ایران : 1 رویکرد مدل سری زمانی ساختاری تیمور محمدی ٢ مرتضی خورسندی ٣ مهران امیرمعینی تاریخ دریافت : ١٣٩٣/٠٥/٠٥ تاریخ پذیرش : ١٣٩٣/١٠/٠٧ چکیده این مطالعه با توجه به عوامل اقتصادی و عوامل برون زای غیراقتصـادی ، بـه الگـو سـازی و تخمین تقاضای انرژی برق در بخش صنعت ایـران طـی دوره ١٣٩١-١٣٥٣ مـی پـردازد.
عسگری (١٣٨١) تقاضای برق در بخش های صـنعت ، کشـاورزی و خـدمات را طـی دوره ١٣٧٨-١٣٥٣ الگو کرده و کشـش هـای درآمـدی و قیمتـی آن هـا را بـا اسـتفاده از دو روش حداقل مربعات معمولی و مدل تصحیح خطا، تخمین زده است .
بـه عـلاوه ، هانـت و همکاران (٢٠٠٠و ٢٠٠٣) در مطالعات خود نتیجه گرفتند که رویکرد سری زمانی ساختاری بهتـرین روش بـرای مـدل کـردن رونـد ضـمنی تقاضـای انـرژی ٢(UEDT) اسـت ؛ زیـرا ایـن رویکرد اجازه می دهدتا روند غیرقابل مشاهده به صورت تصـادفی حرکـت کنـد و بـا یـک مدل خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی تلفیق گردد.
بنابراین ، با توجه بـه نقـش عوامـل اقتصـادی همچـون سـطح تولیـد بخش صنعت (ارزش افزوده )، قیمت واقعی برق و همچنـین قیمـت واقعـی سـایر حامـل هـای انرژی همچون قیمت گازطبیعی و فـرآورده هـای نفتـی در شـکل گیـری تقاضـای انـرژی از یک سو و اثر عوامل برون زای غیر اقتصادی (رونـد ضـمنی تقاضـای بـرق ) از سـوی دیگـر، مدل تقاضای برق در بخش صنعت تبیین شده است .
با استفاده از این رویکرد مدل سازی ، تقاضای انرژی بـرق در بخـش صـنعت ایـران انجـام گرفت تا ضمن برآورد اثر عوامل غیرقابل مشاهده ، تخمین دقیق تری از کشش های قیمتـی و درآمدی داشت .