خلاصه ماشینی:
"(فتحی،1386 به نقل از لزاک1 2004)ارزیابیهای روانشناسی عصب شناختی در بررسی و تعیین نواحی مغزی فعال در فرایندهای مغزی در رابطه با فعالیتهای شناختی و رفتاری به کار برده میشوند(همان منبع)از نظریههای مطرح در این زمینه میتوان به دو نظریه اشاره کرد،یکی نظریه پیش بینی ادراکی2است در این نظریه اعتقاد بر این است که تصاویر ذهنی هنگامی به وجود می آیند که شخص یک شیء و یا یک صحنه را بهطور واضح قبل از دیدن آن پیشبینی یا تجسم کند.
نتایج این بررسیها حاکی از آن بوده که اگرچه افراد نابینا هرگز درک دیداری نداشتهاند اما فعالیتهای قشر مخ آنها شبیه به فعالیتهای قشر مخ افراد بینا بوده (1)- perception (2)- visual imagery (3)- visual perception (4)- imagery است و در هردو گروه آزمایش شونده و تحت بررسی نواحی یکسانی در فعالیتهای تصورات دیداری فعال بودهاند،خصوصا در نابینایان اگر شیء تصور شده قبلا لمس شده باشد،فعالیتهای قشر مخی آنها از وضوح بیشتری برخوردار بوده است (Bertolo,2005:179) .
4. تجزیه و تحلیل دادهها و بحث آیا مفهوم تصویر ذهنی یک مهارت بصری است یا خیر نابینایان بدون کانال بینایی تصویر ذهنی دارند؟از سی نفر نمونههای انتخابی نابینای مادرزاد در این تحقیق خواسته شد که از تصورات ذهنی خود از مفاهیم عینی مختلف که قادر به دیدن آن نیستند تصویری رسم نمایند.
حال میتوان پرسید که دلیل به کارگیری توصیف تصاویر ذهنی در هنگام رسم تصاویر توسط نابینایان چیست؟به نظر میرسد،چون نابینایان به صورت متوالی قسمتهای مختلف اجسام را با دست لمس میکنند و آنها را بخش به بخش تحلیل میکنند،و با دادن این تحلیلها به حافظه خود،تصویری از آن مفهوم در ذهن میسازند،آنان در هنگام رسم تصاویر نیز این تحلیل لمسی را شفاها به کار میگیرند."