چکیده:
امروزه رقابت موجود در کسب و کار، توجه به بهره وری ، رضایتمندی مشتری و انطباق با خواسته های او را بیش از پیش دارای اهمیت ساخته است . در این راستا تلاش سازمانها در جهت مرتفع ساختن این الزام بر بهبود فرایندهای موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه های بهبود مختلفی نیز مطرح شده اند. در این مقاله نقشه برداری مدیریت دانش به عنوان ابزاری جهت بهبود فرایند با توجه به مفاهیم بهره وری پرداخته شده است . در این مقاله به بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش (فرهنگ ، فرایند عمل ، سیاست ها و فناوری ) و بهره وری پرداخته شده است . روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی -پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است ، جامعة آماری تحقیق را کارکنان موسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز می باشد که از بین آنان ١٩٥ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامة جمعیت شناختی ، مدیریت دانش و پرسشنامة بهره وری منابع انسانی استفاده شد. جهت بررسی روابط علی بین متغیرها و نحوه ارتباط آنها از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اکسل و لیزرل استفاده شده است . نتایج بیانگر میزان رابطه بین دو سازه و یا چگونگی هم تغییری آنها در مدل مفهومی پژوهش است . لذا معناداری روابط بین ابعاد مدیرت دانش تایید می گردد. در نتیجه ، از مجموع هشت فرضیه ارائه شده در مدل پژوهش برای تمامی فرضیه های مطرح شده در مدل پژوهش ، در سطح خطای ٥%، شواهدی مبنی بر رد آنها به دست نیامده است و تاثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی تایید می گردد. بر اساس نتایج ، بعد فرهنگ با میزان تاثیر ٠/٣٨ دارای بیشترین تاثیر بر بهره وری نیروی انسانی می باشد و ابعاد، فناوری ، سیاست ها و فرایند عمل به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
خلاصه ماشینی:
ir (نویسنده مسؤول ) ٣- دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ، باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز واژه های کلیدی : بهره وری ، مدیریت دانش ، فرهنگ ، فرایند عمل ، سیاست ها، فناوری مقدمه تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون چون نیروی کار سرمایه ، مواد، انرژی و اطلاعات ، هدف تمامی مدیران سازمانهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی می باشد.
در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان ، ارتقای انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان ، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق ، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، صرفه جویی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد(بلم ١، ٢٠٠٩) ولی تمام مؤلفان این رشته تقریبا در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمی توان ارائه نمود بلکه عنوان می کنند که ارتقاء بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست (ناردی ، شوارزت ٢، ٢٠١٢).