چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناخت وجود حافظه کاذب شنیداری و دیداری در بیماران افسرده اساسی است. در یک مطالعه علی-مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 21 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 21 نفر افراد بهنجار عادی که در متغیرهای سن، جنس، هوش و سطح تحصیلات همگن شده بودند، انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه ساختار یافته SCID، سیاهه افسردگی بک ویراست 2، سیاهه اضطراب بک، مقیاس هوشی وکسلر و مجموعه تکالیف حافظه کاذب شنیداری و دیداری تهیه شده بر اساس پارادایم رودریگر و مک درمورت (1995) بود. داده های حاصله از طریق تحلیل واریانس چند متغیری یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج نشان داد افراد افسرده اساسی در تکالیف مربوط به حافظه کاذب هم در بعد شنیداری و هم در بعد دیداری نسبت به افراد عادی نمرات بالایی کسب کردند که حاکی از وجود حافظه کاذب در این افراد است. به عبارت دیگر گروه مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی نسبت به گروه بهنجار حافظه کاذب بیشتری را تولید کردند. یافته های پژوهش جاری موید وجود مشکلات حافظه و بویژه حافظه کاذب در بیماران مبتلاء اختلال افسردگی اساسی بوده و این یافته ها در چارچوب نظریه های مربوط به شکل گیری حافظه کاذب در این بیماران قابل تفسیر است.
Research data indicates that major depression patients were suffering from deficits in cognitive functions such as memory، attention، information processing. False memory in depression is a challenging issue in this area of research. Investigation of auditory and visual false memory in these patients is the purpose of present article. The selected samples in this causal-compa ative study include 21 patients suffering from major depression according to DSMIV-TR criteria and 21 normal subjects who were matched by age، sex، and socio-economic status. The instruments were included the Beck’s Depression Inventory، the Beck’s Anxiety Inventory، the Visual and Verbal False Memories Tasks which prepared according to the Deese-Roediger- McDe mott’s (DRM) paradigm. The results indicate that depressed patients produced more false memories (both verbal and visual) than the normal control subjects in both verbal and visual tasks. The findings of this research are interpretable within the framework of the cognitive theories of depression.
خلاصه ماشینی:
عملکرد افراد مبتلا به اختلال افسردگي اساسي در تکاليف حافظۀ کاذب o Performance of Patients with Major Depressive Disorder in Fase Memory Task o علي حيدري * دکتر عليرضا مرادي * دکترمحمد حسين عبداللهي * هادي پرهون * يزدان نادري * چکيده هدف پژوهش حاضر شناخت وجود حافظۀ کاذب شنيداري و ديداري در بيماران افسرده اساسي است .
داده هاي حاصله از طريق تحليل واريانس چند متغيري يک راهه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت که نتايج نشان داد افراد افسرده اساسي در تکاليف مربوط به حافظه کاذب هم در بعد شنيداري و هم در بعد ديداري نسبت به افراد عادي نمرات بالايي کسب کردند که حاکي از وجود حافظه کاذب در اين افراد است .
همچنين يه و هوا (٢٠٠٩) در پژوهش خود به اين يافته رسيدند که افراد افسرده در تکليف حافظه کاذب (در هر دو ماده مثبت و منفي) نسبت به گروه سالم نمرات بيشتري گرفتند؛ به علاوه گزارش برنن و همکاران (٢٠٠٧) حاکي از اين است که افسردگي و حافظۀ کاذب با هم ارتباط مستقيم دارند.
همچنين نتايج مطالعات مختلف نشان مي دهد، افراد مبتلا به اختلال هاي روان شناختي مانند «اختلال تنيدگي پس از سانحه » و «اختلال سوء مصرف مواد» که از نشانه هاي افسردگي رنج مي بردند، در مقايسه با گروه کنترل بهنجار و افرادي که تنها داراي اختلال روان شناختي خاص بوده و علائم افسردگي نداشته اند در توليد حافظۀ کاذب تفاوت دارند و حافظه کاذب بيشتري در توليد شده است (مکينگر و همکاران ، ٢٠٠٤).
Effects of depressive disorder on fase memory for emotiona information.