چکیده:
تحقیر اجتماعی یکی از مسائلی است که گاه آگاهانه و زمانی ناآگاهانه در جریان انتقال پیام شکل میگیرد. وجود آمارهای روزافزون اختلالات روانی و به تبع آن، پیامدهای اجتماعی نشات گرفته از آن، ما را نسبت به طرح این مساله جدید در حوزه آسیبشناختی حساس نموده و سوال تازهای را مطرح کرده است که در سالیان طولانی، بدان توجه چندانی نمیشد. از اینرو، پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روششناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمهساختار یافته با 40 زن و مرد ساکن شهر تهران، به بررسی درک و تصور سوژهها از مصادیق تحقیر اجتماعی، با کنکاش در تجربه زیسته آنان بپردازد. یافتهها نشان داد که انواع و اقسام تحقیر با توجه به انگیزههای تحقیرگر، شامل چهار نوع تحقیر معطوف به هدف، تحقیر معطوف به غفلت، تحقیر معطوف به قدرت و تحقیر معطوف به تحقیرشدگی است که مصادیق تحقیر اجتماعی، با عطف به اهداف و محورهایی که در چهارچوب آن شکل میگیرد، به دو دسته تحقیر کلامی (شامل: القاب تشبیهی و غیرتشبیهی، تمسخر و استهزا، به کارگیری الفاظ رکیک ) و غیرکلامی (مستقیم و غیرمستقیم) تقسیم میشود.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش سعی میشود تا به این سؤال پاسخ داده شود که افرادی که تجاربشان را از تحقیر بازگو میکنند، چه مصادیقی را معادل تحقیرشدگی میدانند و ازطرف دیگر، چه شرایط و عواملی، زمینههای لازم را برای شکلگیری این تجارب فراهم مینماید؟ پیشینه تجربی با نگاهی کوتاه به ادبیات پیشین در این حوزه مشخص میشود که علیرغم اهمیت نقش تحقیر در پیدایش بسیاری از آسیبهای اجتماعی و پیامدهای مخرب آن در قالب انواع مشکلات روانی و اجتماعی، پژوهشهای عمیق زیادی در حوزه جامعهشناختی در ایران صورت نگرفته و معدود پژوهشهای موجود نیز با حاشیهای کردن آن، از مطالعه آسیبشناسانه و مستقل این مسأله چشمپوشی نمودهاند؛ اما مرور ادبیات تجربی سایر کشورها نشاندهنده تمرکز بسیاری از پژوهشها بر بررسی تحقیر و تجارب مربوط به آن است؛ برای مثال، نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد که مصادیق تحقیر – یعنی آنچه به مثابه تحقیر تجربه میشود- میتواند بر یک تجربه بیرونی – برای مثال شکست در یک بازی یا رقابت- یا یک واقعه درونی – مثل احساس ضعف در فرایند مقایسه خود با دیگری- دلالت داشته باشد (هارتلینگ و لوچتا، 199: 7).
عباس 36 ساله که از مقابله به مثل به عنوان راهبردی در مقابل تحقیرکننده استفاده میکند نیز چنین میگوید: «خیلی ریز میشم یک ایرادی بگیرم ازش که در کمال آرامش و با شوخی یک جوری بگم که تا خونهشون کله معلق بره» درحقیقت، اگر تحقیر تنها به فضایی که در آن فعلیت یافته، ختم میشد، این مسأله قابل اغماض بود و سهولت بیشتری در رفع اثرهای آن وجود داشت؛ اما یافتههای حاصل از تحلیل مصاحبههای کیفی نشان میدهد که شرایط و ویژگیهای فضای تحقیر، مناسبات و روابط میان کنشگران، فاصله اجتماعی میان آنها، حضور یا عدم حضور شاهد/ شاهدان به امتداد تعاملات تحقیرآمیز منجر میشود."