چکیده:
بخشایش یکی از فضایل مهم اخلاقی است که در سنت مسیحی و نیز اخلاق معاصر جایگاهی ویژه دارد. کتاب بخشودن اثر دیوید مکناتون و ایو گارارد در شش فصل و حول دو محور اصلی به این موضوع میپردازد: تبیین ماهیت بخشایش؛ ادله موافقان و مخالفان بخشایش. نویسندگان در ضمن این کتاب «دیدگاه روانشناسانه و شفابخش» در باب بخشایش را از «دیدگاه فلسفی و اخلاقی» درباره این موضوع تفکیک میکنند و میکوشند با نگاهی فرادینی پس از تبیین چیستی بخشایش، قوت و ضعف مهمترین استدلالهای عرضهشده در این زمینه را بکاوند. این مقاله ضمن معرفی این کتاب میکوشد با نگاهی انتقادی خطوط اصلی دیدگاه نویسندگان در این کتاب را بررسی و نقد کند و نشان دهد که ترجمه این کتاب در مقایسه با متن اصلی چه کاستیهایی دارد. این ترجمه روان، خوب و نسبتا دقیق است، هرچند میشد در انتخاب برخی معادلهای فارسی و اصطلاحات تخصصی دقت و ظرافت بیشتری به خرج داد. نداشتن نمایه در متن فارسی و وجود برخی اشکالات ویرایشی از دیگر کاستیهای این ترجمه است.
خلاصه ماشینی:
"بخشایش یکی از گزینههاست که نهتنها ممکن، بلکه در بسیاری از موارد، خوشایند است بخشایش همواره یک ارزش مسلط و بیچونوچرا نبوده است، بلکه در کنار آن حفظ شرافت و عزت، مقاومت در برابر تجاوز، کرامتنفس و احترام به خویشتن نیز ارزشهای توجهبرانگیزی بودهاند بخشایش، هنر زیستن نویسندگان اذعان میکنند دلایلی که علیه بخشودن عرضه میشود، خصوصا بخشایش بیقیدوشرط، دلایلی ریشهدار هستند که بهاین سادگی نمیتوان آنها را رد کرد اغلب ادعا میشود فهم علل خطا رافع مذمت و مقصردانستن فرد خطاکار است ...
پیشفرض این دیدگاه جبر اخلاقی است که منکر آزادی اراده و اختیار انسان است بخشایش، هنر زیستن تحقیقات روانشناختی میکوشند دریابند مکانیسم بخشودن چیست تا بخشایش را برای افراد تسهیل کنند و از این طریق به بهبودیافتن قربانیان و خطاکاران پشیمان و پایاندادن به کشمکشها و مخاصمهها کمک کنند شفابخشی نمیتواند بهترین دلیل برای بخشودن باشد؛ زیرا احساسات منفی گاهی بجا، درست و مجاز هستند و ناتوانی از درک و احساس آنها در برخی موارد نقصان و ناتوانی اخلاقی است بخشایش، هنر زیستن بهنظر آنها، بخشودن نباید لزوما توأم با آشتی و سازش باشد، بهویژه هنگامیکه ممکن است آشتی و سازش، قربانی را در معرض تهدیدها و خصومتهای بعدی قرار دهد قربانیان «حق» دارند از خاطیان بیزار باشند یا حتی کینه و نفرت بورزند، اما حق چیزی است که صاحب حق میتواند از آن چشم بپوشد و این کار مشروط به آن است که دلایل مثبت و ایجابی برای چشمپوشیدن از این حق در میان باشد بخشایش، هنر زیستن اما هیچیک از این دلایل نمیتوانند بخشودن را به حد یک وظیفه یا تکلیف برسانند."