چکیده:
«قنبر» نام غلام با وفای امام علی (ع) است که در نیمهی دوم سدهی اول هجری، به دستور حجّاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسیده است. در منابع تاریخی اطلاعات کمی درباره قنبر وجود دارد؛ اما در فرهنگ عامه مردم ایران حضور پررنگی دارد و در بسیاری از فتوّتنامهها و ولایتنامههای فارسی، بارها از وی یاد شده است. همچنین برای وی مجالس روضه و تعزیه نیز برپا میشده و بر همین اساس، شبیهنامههایی نیز مرتبط با وی وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا با ارائه شواهد متعددی از متون فرهنگ و ادب عامه از قبیل فتوّتنامهها، ولایتنامهها و شبیهنامهها، جایگاه دینی قنبر را نزد مردم ایران نشان دهد. در پایان مقاله نیز در ارتباط با همین موضوع، رسالهای دستویس با عنوان داستان فتح حبشه و مسلمان شدن قنبر بازخوانی و تصحیح شده است.
خلاصه ماشینی:
از تو تا صف محشر جنگ خیبر و بستن بربر ای که بحر علوم حق را در پاسبانت اباذر و قمبر ای که هستی تو شافع محشر روز عید غدیر ای سرور بازویت را گرفت پیغمبر گفت بر جمع مؤمن و کافر هست نایب مناب من حیدر هر که از حکم او بپیچد سر هست مأوای او به نار سقر یا علی قمبرت به فرمانت کاش میشد تصدق جانت از من پیر روسیاه حزین بر تو بادا سلام الغمگین (؟) من ندانم کهای؟ روی به کجا؟ که ز شأن تو سروری پیدا گر تو را مهر مصطفی باشد مطلبت گو به من چه میباشد؟ آری آری منم غلام علی چاکرم من به شاه لم یزلی از برای علی در افغانم روز و شب بهر او ثنا خوانم بعد مرگ علی دلم خون است از غمش دیدههام جیحون است به کجا میروی؟ بگو ز وفا تا شریکت شوم در این سودا آرزویم همی بدی به جهان که روم پایبوس تشنه لبان یا حسین قمبرت به فرمانت جان صد من تصدق جانت شبیهنامه کامل دیگری به شماره 20440 در همین کتابخانه، با عنوان مخلب و شهادت قنبر (با توی دیوار گذاردن حضرت امام محمد باقر را به حکم حجاج ملعون) معرفی شده است.
فتاح چون بر دختر اشکبوس مایل بود قبول این معنی نمود و گفت: پسر خود را که فضل نام دارد با شصت هزار مرد آراسته همراه من کن.
فتاح از روی اخلاص مسلمان شد و حضرت علی (علیهالسلام) وی را قنبر نام نهاد و فضل پسر اشکبوس چون آن حال را ملاحظه نمود او نیز مسلمان شد.