چکیده:
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحثبرانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرحشده دربارهی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در اینباره است. دراین میان، نظریهی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمی این صاحبنظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول میسازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر میرسد تاکنون نظریهی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا دربارهی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در اینباره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح مینماید تا بدینوسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهرا با یافتههای علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.
خلاصه ماشینی:
پس با توجه به اهمیت این موضـوع در مجـامع علمـی و نیـز برای کنکاش در باب دیدگاه قرآن در این باره ، پژوهش حاضر سعی دارد بـا روش توصـیفی - تحلیلی و تکیه بر رویکرد اسنادی کتابخانه ای و منابع الکترونیکی ، دیدگاه تفسیری ملاصـدرا در باب طول عمر دنیا را از کتاب تفسیرش ذیل آیات مربوط به «سته ایـام » در سـوره هـای سجده و حدید استخراج و سپس تبیین نماید و ضمن بیان مبـانی و ادلـه ی تفـسیری او در این باره ، اشکالات و کاستی های این رأی را مطرح کند تا بدین ترتیب ، اتقان یـا سـستی ایـن نظر روشن گردد.
٣. تبیین نظریه ی ملاصدرا در باب طول عمر دنیا حکیم شیرازی ذیل آیه ی چهارم از سوره های سجده ٤ و حدید٥، که به موضوع آفرینش شش روزه اشاره کرده است ،٦ مراد از واژه ی «یوم » را روز دنیایی نمی داند کـه هـر روز آن بـا گردش زمین به دور خودش پایان می یابد؛ بلکه «یوم الله » مـی دانـد کـه مقـدار هـر روز آن نسبت به زمان دنیا، برابر با هزار سال اسـت .