چکیده:
امروز با گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاباسلامی، اختلاف دو تهیهکننده اصلی سینمای ایران؛ یعنی حوزة هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ را باید «پاشنهآشیل سینمای ایران» دانست. حوزة هنری در وضعیت متضادی که داعیهدار سینمای فاخر و ارزشی است، تولیدات و مجوزهای صادره وزارت ارشاد را رد میکند. بهنظر بسیاری آثار تولیدی این ارگان با تعریف اثر فاخر همسانی ندارد. جداکردن صفت ابدی از ناهنجاری مذکور، قبل از آنکه قهر مسئول با سینما به قهر تماشاگر از سینما دامن بزند و جذابیتهای سینمای بیگانه، ابتکار عمل را بهطورکل از ما بگیرد؛ الزامی است. در این مقاله با گزینش درونسازمانی ارکان مقاله (شامل آثار، کارگردانان و مبانینظری) از بطن حوزةهنری، به دنبال تبیین وضعیتی هستیم که در آن نتایج صریح و الزاما موردقبول امروز قطب منتقد قرار گیرد. دفاع مقدس تنها بستر مقبولی است که میتواند در این تنگنا راهگشا باشد. آثار حاتمیکیا و ملاقلیپور بهمثابه اسطورههای فیلمساز دفاع مقدس، شهریار بحرانی بهمنظور طلایهدار سینمای فاخر، ردپایی بر شن و چشم شیشهای هم بهمنزلة آثار صاحبسبک در دهه شصت از تولیدات حوزه گزینش شدهاند. آوینی دراصل از زمان شروع به کارش در اداره تلویزیون و سپس با تأسیس مجله سوره در حوزة هنری شروع به تدوین جدی آرای خود کرد. اگر در بحث تطبیقی مقاله تردیدی وجود نداشته باشد، این مقاله باید نقطهپایانی بر شکستهای قبلی و آغاز نگاه جدید به تعریف اخلاق و ارزش در سینما شود. نتایج مقاله نشان میدهد که آثار تولیدی حوزة هنری با آرای آوینی هماهنگی غیرقابل ملاحظهای دارد. مهاجر، ردپایی برشن و چشمشیشهای بهطور قابلملاحظهای با آرای آوینی تطبیق دارد و در مقابل سه اثر هراس، گذرگاه و بلمی بهسوی ساحل؛ دیدگاههای شهید آوینی ناهماهنگ هستند. بنابراین، بررسی تطبیقی حاضر نشان میدهد که تضاد درونسازمانی مذکور اثبات شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این میان بررسی عملکرد حوزة هنری که یکی از پایگان اساسی تعیینکننده در سینمای ایران است و بخش اعظمی از تولیدات سینما را در لوای خود دارد و نیز سالنهای سینمای بسیاری از شهرستانهای ایران در مدیریت این سازمان هستند، میتواند برای همه دستاندرکاران سینما در ایران کارآمد و قابل ارجاع باشد.
در این مقاله با روش تطبیقی، به بررسی آثار سینمای دفاع مقدس در دهه 60 از دیدگاه شهید آوینی میپردازیم که بر شش اثر تأثیرگذار آن زمان ـ که همگی تولید سازمان سینمای سوره در حوزة هنری هستند، تأکید دارد.
در تمام موارد فوق، کمیت اندک منابع و مآخذ، غالببودن نظر نگارنده بر نظر سیدمرتضی و حاشیهرویهایی از قبیل خلط موضوعات نامرتبط؛ به کیفیت پژوهشها خدشه واردکرده است؛ اما از جدیدترین و بهترین آثار منتشر شده کتابی با عنوان «زیباتر از زندگی» (مزرعتی، 1390) است که به همت مرکز گسترش سینمای تجربی تهیه شده و برای نخستین بار به ارزیابی و تحلیل یاران و همکاران و حتی خانواده خود آوینی از حمله همسر، پدر و فرزند این شهید پرداخته است.
«در این اصل که فیلم باید «جاذبیت» داشته باشد حرفی نیست، اما کدام جاذبیت؟ جاذبیت حقیقی و فطری یا جاذبیتهای دروغین مبتنی بر غرایز و نفسانیات و توهمات و تخیلات مالیخولیایی شیطانی؟ اغلب خیال میکنند که رویآوردن به جاذبیتهای کاذب از لوازم ذاتی سینما است، حال آنکه حقیقت امر جز این است؛ سینما بهلحاظ ذاتی «هالیوودی» نیست و تجربیات سالم سینمای غرب نیز خود حکایت از همین حقیقت دارد."