خلاصه ماشینی:
"سارتر برخلاف این تصور، در آثار دیگر خود نظر منفی خود را در اینباره مطرح کرده و اهمیت گذشته را در رابطه با دستاوردهای آینده گوشزد میکند: توجه به گذشته هم برای انتخاب هدفهای آینده ضروری است؛ یعنی نشان میدهد که چه چیز باید عوض شود و هم نشان میدهد که هیچ طرح نو بدون توجه به آینده میسر نیست (نوالی، 1374: 214).
امامت در تشیع علوی یعنی اعتقاد به یک نظام انقلابی سازنده، جامعه امتی است که بهعنوان یک رژیمی در برابر رژیمهای دیگر بهوجود آمده و رسالتش رسالتی است که مصداقهای خاصش بعد از پیغمبر ائمه شیعه هستند و این ائمه شیعه هستند و این ائمه شیعه بهخاطر شخصیت انسانی خودشان حق رهبری جامعه را دارند و جامعه بهرهبری آنها نیازمند است؛ بنابراین اعتقاد به امامت در مفهوم تشیع علوی نفی کننده تسلیم انسان معتقد است در برابر هرگونه نظام ضد آن نظام و اعتقاد به اینکه در زمان غیبت امام معصوم حکومتهایی که تشیع میتواند بپذیرد حکومتهایی هستند که به نیابت از امام شیعی بر اساس همان ضوابط و همان راه و همان هدف بر مردم حکومت میکنند (شریعتی، مجموعه آثار 9، 1378: 203).
پاسخ دینی شریعتی به نیازهای فکری و سیاسی جوانان و انقلابیون دهه 50 مهمترین شاخص تمایز نوع پاسخگویی وی نسبت به روشنفکران فرانسوی بوده است؛ اما درگیر شدن شریعتی با بحرانهای عصر خویش و سعی در پاسخگویی به آنها وجه شباهتی است که انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و ذکر نام شریعتی بهعنوان معلم انقلاب معیار عینی است که کارنامه موفق وی را در زمینهی انقلابیگری نشان میدهد."