چکیده:
امروزه یکی از ابزارهای مهم در رسیدن به منافع ملی، قدرت نرم است که در مقایسه با قدرت سخت کارکردی پنهان دارد و به دنبال اختلال و تزلزل در باورهای ذهنی (از طریق جذب و قانع کردن برای همکاری) جامعه هدف است. در دهههای اخیر، ایالات متحده امریکا از این ابزار در تأمین منافع خود در عرصه بینالملل بهرهای فراوان برده است. جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که آماج قدرت نرم امریکا قرارگرفته و سیاستمداران امریکایی تلاش میکنند تا از این ابزار، برای تحت تأثیر قرار دادن هویت ایرانی – اسلامی ملت ایران نهایت استفاده را ببرند. این مقاله با اتخاذ روش توصیفی و تحلیلی و در چهارچوب نظریه قدرت نرم مورد نظر جوزف نای و منابع سهگانه آن، یعنی سیاست خارجی، ارزشهای سیاسی و فرهنگ، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که: امریکا چگونه میکوشد تا از طریق قدرت نرم، هویت ایرانی – اسلامی ملت ایران را تضعیف کند؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که امریکا در چهارچوب اعمال قدرت نرم و منابع سهگانه آن، در تلاش است تا از طریق 1) تزریق فرهنگ و سبک زندگی غربی 2) اختلال در ارزشهای سیاسی مقوم وحدت ملی و 3) انزوای ایران در عرصه بینالملل، از شکلگیری، تثبیت و تحکیم هویت ایرانی- اسلامی ملت ایران جلوگیری کند.
Today، one of the important tools for achieving the national interests is soft power that in comparison with hard power has some hidden functions and want to make disruption and uncertainly of subjective beliefs (through attraction and persuasion to cooperation) in the society. In recent decades، the United States of America use this tool to supply its interests in international arena. Islamic Republic of Iran is one of the countries that has been targeted by American soft power. American politicians are trying to take advantage from this tool to impress Iranian- Islamic identity of nation. This article، with a descriptive and analytical approach in the context of Joseph Nye soft power theory and its three sources، is to answer this question: how does USA try to weak Iranian Islamic Identity? Results show that USA try to apply soft power and sources for achieving three goals: 1) Injecting western culture and lifestyle، 2) Disruption of the political values which build national unity and 3) Isolation of Iran in international arena.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله با اتخاذ روش توصیفی و تحلیلی و در چهارچوب نظریه قدرت نرم مورد نظر جوزف نای و منابع سه گانه آن، یعنی سیاست خارجی ، ارزشهای سیاسی و فرهنگ ، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که : امریکا چگونه می کوشد تا از طریق قدرت نرم، هویت ایرانی – اسلامی ملت ایران را تضعیف کند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که امریکا در چهارچوب اعمال قدرت نرم و منابع سه گانه آن، در تلاش است تا از طریق ١) تزریق فرهنگ و سبک زندگی غربی ٢) اختلال در ارزشهای سیاسی مقوم وحدت ملی و ٣) انزوای ایران در عرصه بین الملل ، از شکل گیری ، تثبیت و تحکیم هویت ایرانی - اسلامی ملت ایران جلوگیری کند.
در تناظر با سؤال اصلی ، فرضیه مقاله این است که : «امریکا با بهره گیری از منابع سه گانه قدرت نرم و اتخاذ شیو هایی نظیر: ١) ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی ٢) اخلال در ارزش های سیاسی مقوم وحدت ملی ٣) و انزوای ایران در عرصه بین الملل ، می کوشد تا از شکل گیری ، تثبیت و تحکیم هویت ایرانی – اسلامی در ملت ایران جلوگیری کند.
کشور ایالات متحده امریکا علاوه بر آنکه متعاقب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از حیث مؤلفه های قدرت سخت نظامی و اقتصادی در جایگاهی کاملا بی رقیب قرار گرفت و خود را به عنوان تک قطب هژمون نظام بین الملل معرفی کرد، از فرهنگ ، مرام ایدئولوژیک و شیوه زیست اجتماعی فوقالعاده جذابی نیز برخوردار بود که متقاضیان انبوهی در سراسر جهان داشت و می توانست به عنوان نسخه برتر فرهنگی و ایدئولوژیک برای عصر نوین پساجنگ سرد به همه جوامع اعم از توسعه یافته ، درحالتوسعه یا عقب مانده ارائه شود."