چکیده:
هدف: در فلسفه و علوم، مفاهیم بسیاری مانند «وجود»، «جوهر»، «خدا»، «انسان»، «حرکت»، «اتم»، «عدد»، «خیر»، «زیبایی»، «حق»، «جامعه»، «طبقه»، «سود»، «عدالت»، «سازمان»، «راهبرد» و مانند آن استعمال میشود و تحلیل مفاهیم از مهمترین وظایف فلسفههای علوم است. اما این وظیفه در چارچوب سنت فلسفۀ اسلامی و به ویژه حکمت نوصدرایی چگونه است؟ هدف این مقاله ایضاح معنای تحلیل معرفتشناختی مفاهیم با استفاده از بررسی رهیافت مواجهۀ فیلسوفان مسلمان در تحلیل و گونهشناسی مفاهیم است. روش: این تحقیق مطالعهای موردی است که با نگاهی مرتبه دوم یک مسئلۀ فلسفی، چیستی معقولات ثانیه را بررسی میکند و الگوی به کار رفته را تشریح میکند. یافتهها: این مطالعه مرتبه دوم نشان میدهد که فیلسوفان مسلمان در تحلیل معرفتشناختی مفاهیم به دنبال تشخیص و تبیین این امر هستند که هر سنخ از مفهوم، از چه سطح یا مرتبهای از واقع حکایت میکند، در عمل، این کار به واسطۀ مشاهدۀ مثالهای نقض تقسیمبندیهای قبلی و تلاش برای توضیح فلسفی مثالهای جدید صورت میگیرد. نتیجهگیری: این تحلیل در تبیین اینکه هر سنخ مفاهیم از چه منابعی قابل حصول است و حکایتگری آن بر اساس چه معیارهایی قابل ارزیابی است، به کار میآید و میتواند الگویی برای نحوۀ تحلیل معرفتشناختی مفاهیم در فلسفۀ اسلامی علوم در اختیار ما قرار دهد.هدف: در فلسفه و علوم، مفاهیم بسیاری مانند «وجود»، «جوهر»، «خدا»، «انسان»، «حرکت »، «اتم »، «عدد»، «خیر»، «زیبایی»، «حق »، «جامعه »، «طبقه »، «سود»، «عدالت »، «سازمان»، «راهبرد» و مانند آن استعمال میشود و تحلیل مفاهیم از مهم ترین وظایف فلسفه های علوم است . اما این وظیفه در چارچوب سنت فلسفۀ اسلامی و به ویژه حکمت نوصدرایی چگونه است ؟ هدف این مقاله ایضاح معنای تحلیل معرفت شناختی مفاهیم با استفاده از بررسی رهیافت مواجهۀ فیلسوفان مسلمان در تحلیل و گونه شناسی مفاهیم است . روش: این تحقیق مطالعه ای موردی است که با نگاهی مرتبه دوم یک مسئلۀ فلسفی، چیستی معقولات ثانیه را بررسی میکند و الگوی به کار رفته را تشریح میکند. یافته ها: این مطالعه مرتبه دوم نشان میدهد که فیلسوفان مسلمان در تحلیل معرفت شناختی مفاهیم به دنبال تشخیص و تبیین این امر هستند که هر سنخ از مفهوم، از چه سطح یا مرتبه ای از واقع حکایت میکند، در عمل ، این کار به واسطۀ مشاهدة مثالهای نقض تقسیم بندیهای قبلی و تلاش برای توضیح فلسفی مثالهای جدید صورت میگیرد. نتیجه گیری: این تحلیل در تبیین اینکه هر سنخ مفاهیم از چه منابعی قابل حصول است و حکایتگری آن بر اساس چه معیارهایی قابل ارزیابی است ، به کار میآید و میتواند الگویی برای نحوة تحلیل معرفت شناختی مفاهیم در فلسفۀ اسلامی علوم در اختیار ما قرار دهد.
Objectives: The Epistemological analysis of concepts is important for philosophy of sciences. The present study intends to explicate this practice in Islamic Philosophy. NeoSadraean philosophy introduced various types of concepts and analyzed them; but some analyses are logical or ontological. What do we mean by epistemological analysis? The present survey is an effort to give a proper answer to this question.
Method: For this purpose we study a case in Islamic Philosophy، this case study is about non-Substantial concepts.
Results: I introduce the Epistemological analysis of concepts by explaining the concept's references.
Conclusion: This Pattern can be used in other concepts such as ethical concepts or physical concepts and other things.
خلاصه ماشینی:
الگوی تحلیل معرفت شناختی مفاهیم ؛ بررسی موردی در فلسفۀ اسلامی مهدی عاشوری چکیده واژگان کلیدی : الف ) مقدمه واقعیاتی اعم از خارجی، ذهنی و اعتباری، مثل اشیای طبیعی، موجودات زنده، انسان، امور اجتماعی، شکل ، عدد، زیبایی، معرفت ، ذهن و مانند آن داریم که در دانشهایی مانند علوم فیزیکی، فلسفۀ طبیعت ، علوم زیستی، علم النفس ، فلسفۀ حیات، علوم رفتاری، انسانشناسی، علوم ریاضی، علوم اجتماعی، فلسفۀ اجتماع، زیباییشناسی، فلسفۀ زیبایی، معرفت شناسی و مانند آنها، مورد مطالعه قرار میگیرند؛ یعنی مجموعه گزارههایی که به صورت روشمند، گردآوری و ارزیابی شدهاند، یک نظام معرفتی و رشتۀ علمی را به وجود میآورند.
شارحان تجرید و ناسازگاری مفهوم وجود با دسته بندی معقولات هر چند در عبارات محقق طوسی، گاه تحت تأثیر آرای ابن سینا عباراتی یافت میشود که اشاره به این دارد که مفاهیم فلسفی در خارج ریشه دارد(طوسی، ١٤٠٧: ١٣٢؛ ١٣٥٩: ١١٦)، اما تصریح ایشان بر اعتباری بودن مفاهیم وجود و عوارض خاصه آن است ؛ به گونه ای که فضای غالب را برای شارحان تجرید بر این نظر ایجاد میکند.
(همان: ٣٤٣) نکتۀ درسآموز برای مسئلۀ تحقیق حاضر، این است که تحلیل موردی برخی مفاهیم مانند مفاهیم فلسفی و اختلاف ویژگیهای تحلیل شده با تقسیم بندی سابق از مفاهیم که در دو دستۀ اولی و ثانی قرار میگرفت ، دستۀ سومی را معرفی میکند که با ویژگیهای دستۀ اول و دوم انطباق ندارد.