چکیده:
برنامههای درسی یکی از عناصر اصلی و مهم ارتقای کیفیت آموزشعالی و تناسب نگرش،
دانش و مهارت دانش آموختگان دانشگاهها با آخرین دستاوردهای علمی، فناوری و نیاز
بازارکار است. از این رو، بازنگری برنامههای درسی رشتههای تحصیلی و روزآمد کردن
آنها همواره مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سهم بازنگری
برنامههای درسی رشته های تحصیلی دانشگاهها طی برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی،
فرهنگی و سیاسی کشور(83-1379) انجام شده است. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی
(کیفی) است و جامعه آماری آن شامل 31 دانشگاه می شود که بازنگری برنامه درسی به
آنها واگذار شده است. برای جمعآوری اطلاعات از چک لیستهای محقق ساخته و مصاحبه
نیمه ساختارمند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آمار توصیفی استفاده شده
است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که 1. سهم واگذاری بازنگری برنامه درسی
دانشگاههای دارای هیئت ممیزه بیشتر است؛ 2. بیشترین سهم واگذاری بازنگری برنامه
درسی به گروه علوم انسانی و کمترین سهم به گروه هنر تعلق دارد؛ 3. بیشترین سهم
واگذاری بازنگری برنامه درسی به دوره کارشناسی و کمترین سهم مربوط به دوره دکتری
است؛ 4. بیشترین سهم واگذاری بازنگری برنامه درسی به دانشگاههای مستقر در تهران به
ویژه دانشگاه تهران تعلق دارد؛ 5. نبود زیرساختهای مناسب، کمبود نیروهای متخصص و
کارآمد در حوزه برنامهریزی درسی، عدم رعایت اصول علمی در مراحل مختلف برنامهریزی
درسی، کمبود منابع مالی، نبود الگو یا راهنمای عملی برای برنامهریزی درسی دانشگاهی
و نبود الگوی فرایند نظارت و ارزیابی، قرائت حداقلی از برنامههای درسی، مقاومت
برخی از اعضای هیئت علمی در مقابل تغییر برنامه درسی، عدم سازگاری روح واگذاری
اختیارات با آزمون متمرکز دورههای کارشناسیارشد و نداشتن انگیزه اعضای هیئت علمی
برای مشارکت از جمله مشکلات دانشگاهها در خصوص فرایند بازنگری و تدوین برنامه های
درسی دانشگاهی است.
خلاصه ماشینی:
"یافتهها سؤال اول: سهم بازنگری برنامهدرسی رشتههای تحصیلی دانشگاهی در دانشگاههای دولتی [دارای هیئت ممیزه] و سایر دانشگاهها چگونه است؟ در راستای تفویض اختیارات برنامهریزی درسی، در برنامة سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی (1383-1379) ردیف اعتبار متمرکز (به شماره 113513) به منظور طرح بازنگری برنامههای درسی رشتههای تحصیلی از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تخصیص داده شده است.
اهم مسائل و مشکلات دانشگاهها در این خصوص به شرح زیر است: � نبود زیرساختهای مناسب در دانشگاهها متناسب با تفویض اختیارات برنامهریزی درسی؛ � کمبود نیروی متخصص و کارآمد در حوزه برنامهریزی درسی به ویژه در دانشگاههای مستقر در شهرستانها؛ � عدم رعایت کامل اصول علمی برنامهریزی درسی در مراحل طراحی، تدوین و بازنگری برنامههای درسی رشته های تحصیلی؛ � کمبود منابع مالی برای بازنگری و تدوین برنامههای درسی؛ � نبود الگوی برنامهریزی درسی دانشگاهی؛ � نبود فرایند نظارت و ارزیابی از عملکرد دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی در خصوص بازنگری برنامههای درسی؛ � قرائت حداقلی از برنامههای درسی؛ � نبودن انگیزه در اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فرایند بازنگری و برنامههای درسی؛ � مقاومت برخی از اعضای هیئت علمی در مقابل تغییر برنامه درسی؛ � عدم سازگاری روح واگذاری اختیارات برنامهریزی درسی با آزمونهای متمرکز."