چکیده:
شکلگیری جریان تصوف در قرن دوم هجری، از یک سو منشأ تحولات فراوانی در حوزههای مختلف اجتماعی شده و از سوی دیگر این جریان فکری، پذیرای اندیشهها، سلیقهها و برداشتهای گوناگون دینی شده است. این تأثیر و تأثرات سبب بروز درگیری و نزاع درونی جریان فکری تصوف شده است. در مراحل رشد و رونق تصوف، جوامع اسلامی درگیر حمله های بنیانکن مغول شدند که در همۀ سطوح فرهنگی و اقتصادی جامعه تأثیر نهاد و بیشک جریان فکری و اجتماعی تصوف نیز از این تأثیرات نمیتوانست برکنار بماند. در این پژوهش سعی شده نقدهایی که صوفیان سدههای پنجم و ششم – بهعنوان سدههای قبل از حملۀ مغول - و صوفیان سدههای هشتم و نهم -که پس از ویرانی مغول قرار دارد - در آثار خود بر دیگر صوفیان روا داشتهاند، استخراج و هر دوره با همدیگر مقایسه شود تا بتوان از این میان به شناخت بهتر و بیشتری از جریانهای نابههنجار تصوف قبل و بعد از حملۀ مغول دست یافت. در پایان نتیجه گرفته میشود، حملۀ مغول به شکل مستقیم بر دگرگونیهای صوفیانه و نقدهای درونمشربی آنان تأثیر نگذاشته است.
خلاصه ماشینی:
"و در قرن های هشتم و نهم نیز مواردی به چشم می خورد که در دورٔە نخست دیده نمی شد؛ همچون : نقد تصوف در آثار صوفیان قبل و بعد از حملۀ مغول ٦١ الف ) سستی همت : «ای به صوفی گری آوازه بلند کرده زین شغل با آوازه پسند در ره اهل دل از همت پست جز عصا نیست ترا هیچ به دست آنکه در چه فتد از لغزش پا دستگیرش نیاید ز عصا» [٤، ص٤٧٨ـ٤٧٩].
٦٢ ادیان و عرفان ، سال چهل و هشتم ، شمارٔە یکم ، بهار و تابستان ١٣٩٤ نقد مشربی در میان نقدهای مربوط به صوفیان دورٔە نخست ، دو مورد نقد مشربی وجود دارد که در دورٔە بعد، نمونه های آن یافت نمی شود: الف ) توجه به احوال زودگذر و ظاهری تصوف و دورافتادن از اصل آن : «پس باید که بدین بشناسی که هرکس را که از حالت صوفیان چیزی پدید آید اندک ، وی را بر همۀ عالمی فضل نباشد که بیشتر از ایشان آن باشد که از اوایل کار بر ایشان چیزی پدید آید و آنگاه از آن بیوفتند و تمام (کامل ) نشوند و بعضی باشند که سودایی و خیالی بر ایشان غالب شود و آن را حقیقتی نباشد و او پندارد که آن کاری است !
مواردی از قبیل : مال اندوزی ، گمراه کردن مریدان ، حرص و طمع ، انحرافات جنسی ، نقد تصوف در آثار صوفیان قبل و بعد از حملۀ مغول ٦٥ غرور و بی ادبی در نقد اخلاقی هر دو دوره دیده می شود و نقدهایی چون دوری از مبانی اصیل گذشته ، جاه و مقام در سدٔە پنجم وجود دارد که در سده های هشتم و نهم دیده نمی شود."