چکیده:
سازماندهی سیاسی فضای هر کشور در قالب تقسیمات کشوری به اجرا در میآید. تقسیمات کشوری از مهمترین عواملی است که یک نظام سیاسی باید برای تهیه و اجرای برنامههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فضایی، زیستمحیطی و همچنین اداره بهتر سرزمین و بهرهبرداری بیشتر، به آن توجه کند. از جمله این برنامهها، برنامه آمایش سرزمین است که به منظور رفع نابرابریها و ایجاد تعادل فضایی در بسیاری کشورها تهیه و اجرا میشوند. در این تحقیق که از نوع بنیادی است با استفاده از روش کتابخانهای، اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردید و سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته شد؛ که تقسیمات کشوری چه نقشی در اجرای برنامههای آمایش سرزمین ایفا میکند و عملکرد تقسیمات کشوری ایران در این راستا به چه نحو بوده است؟ نتیجه بررسیها نشان داد که تقسیمات کشوری از سه جهت عمده: 1- ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی 2- ایجاد یک مبنا و بستر برای برنامههای آمایش 3- مکانیسم اجرای برنامههای آمایش از طریق تمرکززدایی میتواند در اجرای طرحهای آمایش سرزمین موثر باشد. از طرف دیگر تقسیمات کشوری ایران بدلیل ناهمگن بودن حوزههای تقسیماتی و به تبع آن عدم انطباق با الزامات منطقهای و همچنین سیستم حکومتی متمرکز که موجب تمرکز جمعیت و فعالیتها در مرکز و عدم تعادل در ابعاد مختلف در سطح سرزمین شده است، نتوانسته کارایی لازم را در تهیه و اجرای برنامههای آمایش داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"یکپارپگی و وحدت سازمانی و اداری در تعامل بخشی دولتی و مردمی در یک نظام سلسله مراتب از سطح ملی تا سطح محلی ایجاد هماهنگی بین بخش ها و برنامه های مختلف اجتماعی- اقتصادی پویایی و نقش آفرینی نواحی و مناطق در الگوی کارکردهای سطح ملی و در چارچوب رقابت سازنده میان مناطق ایجاد تعادل فضایی در پهنه سرزمین تمرکز در سیاست گذاریهای کلان و امور ملی و عدم تمرکز در سیاست ها و تصمیم گیری های مربوط به امور منطقه ای و محلی تلفیق ویژگی های فرهنگی مناطق در فرآیند ملی- منطقه ای رضایتمندی سکنه فضای جغرافیایی از الگوی قالب گیری سیاسی –فضایی ایجاد تعادل نسبی در توزیع و ترکیب جمعیت در سطح کشور با استفاده از ابزار استقرار فعالیت و زیرساختها و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مشارکت مردمی در تصمیم گیری های ملی و منطقه ای (انتخابات سطوح ملی، منطقه ای و محلی ) تخصصی کردن و دادن نقش های محوری به مناطق دسترسی سریع و کم هزینه به مرکز خدمات یا کانون ناحیه سیاسی در مقیاس مورد نظر ایجاد زمینه برای رشد و توسعه کشور به مفهوم واقعی و استفاده از قابلیت های مختلف در تسریع و هدایت توسعه تعامل سازنده میان نواحی و مناطق و مکمل بودن آنها برای یکدیگر بهره برداری مناسب از قابلیت ها و پتانسیل های مناطق ایجاد فرآیند های توسعه منطقه ای و بارورسازی پتانسیل های درون منطقه ای تمرکززدایی به منظور کاهش نابرابری ها و ایجاد عدالت فضایی کنترل سیاسی و اعمال نظریات و سیاست های دولت مرکزی و تحقق اهداف سطح ملی در فضاهای منطقه ای و محلی تحول بنیادی در ساختار بخش خدمات و افزایش سهم خدمات نوین و دانش پایه ، با تأکید بر توسعه شناخت ویژگیهای عمومی و مشترک فضا و سرزمین مکانیابی مهم ترین فضاها برای توسعه منبع : مطالعات کتابخانه ای، ١٣٩٢."