چکیده:
در این مقاله دو دیدگاه عمده که فلاسفة علم از قرن بیستم تاکنون در مورد نظریههای علمی داشتهاند معرفی خواهد شد. این دو دیدگاه یکی «دیدگاه متداول» یا رویکرد نحوی به علم است، و دیگری دیدگاه معناشناختی به نظریههای علمی است. با این حال عمدة تمرکز این مقاله در معرفی دیدگاه معناشناختی به علم خواهد بود. رویکرد اول اکنون چندان طرفداری در میان فلاسفة علم ندارد و عمدتا متعلق به پوزیتیویستهای منطقی بوده است. دو اشکال عمدة این دیدگاه، یکی غیرعملی بودن صورتبندی نظریههای علمی در زبان منطق مرتبة اول است و دیگری ارائة تبیینی نامناسب از مفهوم مدل و کاربرد آن در علم است. ملاحظه خواهد شد که با معرفی مفهوم ساختار و نسخهای از دیدگاه معناشناختی که داکوستا و فرنچ ارائه میدهند، که در آن از مفهوم صدق جزئی استفاده میکنند، بسیاری از مشکلات دیدگاه متداول از جمله دو اشکال فوق برطرف خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"اگر S یک ساختار باشد، محمولی چون P وجود دارد که از دو بخش تشـکیل شده است : بخش اول را که با P١ نشان مـیدهـیم و نشـان مـیدهـد کـه S چگونـه از ایـن مجموعه های پایه ساخته میشود (نـوع S را معـین مـیکنـد)؛ بخـش دوم بـا P٢ نشـان داده میشـود و عطـف اصـول موضـوع S اسـت .
دو انتقاد مهم از سوی مدافعان دیدگاه معناشـناختی علیـه دیـدگاه متـداول مطـرح شـده ١٢٤ چیستی نظریه های علمی: رویکردهای نحوی و معناشناختی است ؛ اولین مورد این است که ، همانطور که گفته شد، در دیـدگاه متـداول نظریـه دارای دو بخش است ، یکی حساب منطقی مجرد و دیگری مجموعه ای از قواعد تناظر که اعطـاکننـدة معنای تجربی به قسمت اولاند.
توجـه کنیـد همـانطـور کـه سیلوس بیان میکند (١٠٧ :١٩٩٥ ,Psillos) در دیدگاه متداول مدلهـا بـه واقـع «شـبکه ای از قواعد معناشناختی هستند که نظریـه هـای علمـی را تعبیـر مـیکننـد» و نظریـه هـای علمـی (همانطور که گفتیم ) «دستگاههای اصلی موضوعی یا حسابی تعبیرنشده یا نیمـه تعبیـرشـده هستند» و «مطالعۀ مدلها به طور ضمنی در مطالعۀ زبان علم انجام میگیرد و به هیچ میزانـی چیزی بیش از این مطالعه وجود ندارد» (ibid).
البتـه بـا کمی تسامح «وقتی یک قلمرو ویژه چون ▲ را توصیف میکنیم ، میتوانیم فرض کنـیم کـه این امکان وجود دارد که چنین توصیفی را مبتنی بر خواص عناصـر ▲ بـر روابـط صـادق میان آنها بر توابعی که میتوان روی ▲ تعریف کرد و مانند آن ارائه داد، به نحوی که یـک توصیف به درستی جنبه های معینی از این قلمرو را انعکاس دهد (ibid)."