چکیده:
اعتدال و افراط از موضوع های اساسی جنبش های اسلامی معاصر هستند؛ به بیـان سـاده ، جنـبش هـای اسلامی معاصر، اغلب به اعتدال یا افراط گرایش داشته اند یا در حال نوسان میان این دو طیف بوده انـد. یکی از بزرگ ترین جنبش های اسلامی معاصر، اخوان المسلمین مصر است ؛ به نظرمی رسد، این جنـبش نیز از زمان تاسیس در سال ١٩٢٨ تاکنون ، میان اعتدال و افراط در نوسان بوده اسـت ؛ بـر ایـن اسـاس ، پرسش اصلی این پژوهش ، بررسی دلایل گرایش جنبش اخوان المـسلمین مـصر بـه اعتـدال و افـراط است . چارچوب نظری این مقاله ، برآمده از نظریه «اقدام جمعی » حمید احمدی (متغیرهای خشونت زا و متغیرهای کنترل کننده ) بوده است ؛ فرضیه مقاله نیز، این است که برخی عوامل ، مانند «تاثیر رهبران در هدایت جنبش های اسلامی به افراط و اعتدال ، زمینه های تاریخی درگیری های مذهبی ، سکولاریـسم و فشار و سرکوب »، به عنوان علل تسهیل کننده در گرایش به افراط گرایی این جنـبش ، مـوثر بـوده انـد و مواردی نظیر اصلاحات اقتصادی ، مشارکت سیاسی ، فعالیت علنی جنبش و انسجام قـومی و مـذهبی ، ازجمله عواملی هستند که موجب کنترل افراط گرایی و گرایش به اعتدال این جنـبش شـده انـد؛ روش مقاله نیز، توصیفی - تحلیل است .
خلاصه ماشینی:
"اخوان از دولت درخواست کرد، در جهت اهداف اسلامی ، حرکت خود را در جامعه آغازکند ولی ناصر معتقد بود، دین از سیاست ، باید جدا باشد و مذهب ، رابطة فردی میان انسان و خداست و دین نباید در امـور جامعـه 124 دخالت کند (ذوالفقاری ، ١٣٨٩: ١٠٩)؛ به این دلیل ، اخوان به فعالیت های خشونت آمیـز دسـت زد و در ٢٦ اکتبر سال ١٩٥٤، یکی از اعضای اخوان ، ناصر را ترورکرد اما پس از شکـست در سـال ١٩٦٧ کـه ضربه ای مهلک به ناسیونالیسم و آرمان های ترویج شده ازسوی ناصر، وارد شد(دالاکـورا،١١٦:٢٠٠٧) ، ناصر تلاش کرد از طریق پذیرش اسلام ، چارچوب مشروعیت خود را گسترش دهد تا ضمن گـسترش مقبولیت مردمی خود، از فعالیت گروه های اسلامی جلوگیری کند؛ به هرروی ، اخـوان ، خـلأ سیاسـی و ایدئولوژیک پس از جنگ ١٩٦٧ را فرصتی مناسب برای تجدیـد حیـات خـود یافـت و بـه گـسترش فعالیت خود در میان اقشار مختلف به ویژه دانشجویان روی آورد (کدیور، ١٣٧٣: ١٣٨)."