چکیده:
این پژوهش با بررسی و تبیین شکلگیری گفتمان اسلامگرایی در ترکیة معاصر، به نقش و تأثیر آن بر سیاست خارجی دولتمردان جدید (با تأکید بر حزب عدالت و توسعه) در این کشور میپردازد. طبق یافتههای پژوهش که براساس روش تحلیل گفتمان لاکلاو- موفه بهدستآمده است، اسلامگرایان نوین ترکیه (در قالب حزب عدالت و توسعه) بازیگرانیاند که بهطور عملی توانستهاند یکی از دالهای مرکزی گفتمان کمالیستی مبنی بر پیروی بیقید و شرط از سیاستهای غرب، از جمله عدم چالش رژیم صهیونیستی را در این کشور به روشهای دموکراتیک و مسالمتجویانه تضعیفکنند، گفتمان تازة اسلامگرایی را با شاخصهایی چون همزیستی اسلام، مدرنیسم و دموکراسی، در این کشور به منصة ظهور برسانند. حاکمیت گفتمان اسلامگرایی در داخل و نوعثمانیگرایی برخاسته از دل آن به منزلة دکترین سیاست خارجی به تنش نسبی در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی منجر شده است. ولی غیریتسازی گفتمان اسلامگرایی ترکیه ضرورتا ضدغربی و ضد رژیم صهیونیستی نیست، بلکه با ظرفیت همزیستی دارد، همانگونه که حجم مبادلات تجاری ترکیه و رژیم صهیونیستی در دورة اردوغان نهتنها کاهش نیافته، بلکه افزایش اندکی نیز داشته است.
This study explains the formation of Islamist discourse in Turkey and its impact on its foreign policy (with an emphasis on Justice and Development Party -AKP). The findings which are based on discourse analysis of Ernesto Laclau and Chantal Mouffe, indicate that the Islam-minded modern Turkey actors (in AKP) could weaken one of main aspect of Kemalist ideology in democratic and peaceful way: Unconditional compliance with the policies of the West, especially supporting Israel. Islamist discourse in Turkey marks such as coexistence between Islamism, modernism and democracy in this country. AKP’s rule and Neo-Ottomanism arising out of it as a foreign policy doctrine have led in relative tension in relations between Turkey and Israel. But the otherness of this discourse is not necessarily anti-Western and anti-Israeli, but it can coexist with the West and its world policy which categorically directed in supporting Israel. As the trade volume of Turkey and Israel not only has decreased, but has also been a slight increase in AKP era.
خلاصه ماشینی:
طبق یافته های پژوهش که براساس روش تحلیل گفتمان لاکلاو- موفه به دست آمده است ، اسلام گرایان نوین ترکیه (در قالب حزب عدالت و توسعه ) بازیگرانیاند که به طور عملی توانسته اند یکی از دال های مرکزی گفتمان کمالیستی مبنی بر پیروی بیقید وشرط از سیاست های غرب ، از جمله عدم چالش رژیم صهیونیستی را در این کشور به روش های دمکراتیک و مسالمت جویانه تضعیف کنند، گفتمان تازة اسلام گرایی را باشاخص هایی چون هم زیستی بین اسلام ، مدرنیسم و دموکراسی، در این کشور به منصۀ ظهور برسانند.
با اتخاذ گفتمان نوعثمانی گری در سیاست خارجی این کشور، روابط دو کشور ترکیه و رژیم صهیونیستی پس از سال ها دچار دگرگونی شد.
از سوی دیگربا پیروزی اسلام گرایان برکمالیست ها گفتمان نوعثمانی گرایی (پیرامون گرایی ) در سیاست خارجی جایگزین سیاست خارجی غرب گرایانۀ افراطی کمالیستی شد که نتیجۀ آن نیز تنش مدیریت شده در روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی از سال ٢٠٠٢ به بعد است .
این حزب در واقع خود را نمونۀ ترک و اسلامی احزاب دموکرات مسیحی محافظه کار اروپایی می داند و توانسته است سنتزی از اسلام و سکولاریسم (کم مایه ) ارائه دهد که در آن ارجاعات مذهبی جایگاهی هر چند محدود در عرصۀ سیاست خارجی ترکیه دارد (٢٣ :٢٠٠٣ ,Keddie).
این واکنش نشان می دهد که موضوع حقوق بشر و موازین حقوق بشردوستانه یکی از دال های گفتمان حزب عدالت و توسعه است که جنایت های رژیم صهیونیستی را همانند دول کمالیست قبلی ترکیه برنمی تابد.