چکیده:
از میان سه طریق سنتی مورد ادعای استیور در باب زبان دینی، رویکرد فخر رازی به زبان دینی را میتوان در حیطة طریق سلبی جای داد؛ زیرا دیدگاه وی در زمینة اثبات و شناخت ذات خداوند و معناشناسی برخی از اسما، اوصاف و افعال الهی بر روش سلبی متکی است. از آنجا که یکی از لوازم رویکرد سلبی به زبان دینی، بیانناپذیری آن است این مسئله در رویکرد رازی آنجا نمایان میشود که در حیطة خداشناسی و معناشناسی برخی اسما و اوصاف الهی از قبیل اسم جلالة الله، اسمای مضمر، اسم قدوس، رؤیت خداوند، سمع و بصر و برخی از افعال الهی، بر روش عرفانی و شیوة قرآن تأکید میکند و از معرفت شهودی سخن میگوید. لذا در این قلمرو عقل انسان قادر به شناخت برخی از علوم و اسرار الهی نیست؛ حتی اگر از طریق مجاهده و مکاشفه نیز ادراک حاصل شود زبان قادر به بیان و توصیف این اسرار و احوال نیست. در این مقاله سعی میشود تا مواضع فخر رازی در این زمینه با تأکید بر مبانی زبانشناختی و معرفتشناختی آن تحلیل و تبیین شود.
خلاصه ماشینی:
"از آن جا که یکی از لوازم رویکرد سـلبی بـه زبـان دینـی ، بیان ناپذیری آن است این مسئله در رویکرد رازی آن جا نمایان می شود که در حیطة خداشناسی و معناشناسی برخی اسما و اوصاف الهی از قبیل اسم جلالة الله ، اسمای مضمر، اسم قدوس ، رؤیت خداوند، سمع و بصر و برخی از افعال الهی ، بـر روش عرفانی و شیوة قرآن تأکید می کند و از معرفت شهودی سخن می گوید.
بنـابراین تأویـل سـمع و بصـر بـه تجلـی و انکشـاف نشان دهندة گرایش رازی به باورهای عارفانه و نمایان گر رویکرد صوفیانه وی در تبیین زبان دینی است ، و این که وی در دوره متأخر حیات فکری خویش ضـمن تأکیـد بـر نـاتوانی و محدودیت های عقل بشـری ، روش قرآنـی و عرفـانی را بهتـرین راه در کشـف حقیقـت و شناخت وجود و اسما و صفات الهی می داند.
آن گاه که در باب اثبات وجود خداوند اقامة دلیل و برهان می کند، درنهایت با استناد به آیة ١٦٤ سورة بقره می گوید: به نظر من راهـی را کـه قرآن نشان می دهد به درستی و حقیقت نزدیک تر است تا دلایلی که متکلمـان و فیلسـوفان مطرح می کنند؛ زیرا این گونه دلایل از ظرافتی برخوردارند که می تواند موجب گشوده شدن دروازة شبهات و مطرح شدن برخی اعتراضات و سؤال ها شود، اما راهـی کـه قـرآن بـر آن تأکید دارد بر پایة ممانعت از فروغلتیدن در قیل و قال ها استوار اسـت و عقـل را بـه یـافتن دلایل و نشانه های بیش تر در آسمان ها و زمین سوق مـی دهـد."