چکیده:
تاثیر اعمال بر نفوس و سر تکالیف خمسه لزوما ما را به پذیرش تاثیر و تاثر در عالم خارج می رساند. با توجه به قابلیت ملکی یا شیطانی شدن انسان و حقوق بر ذمه او؛ از جمله حق النفس، انسان باید به گونه ای عمل کند که در قیامت جایگاه خلافت الهی او حفظ شده باشد.
در این راستا اخلاق و ملکاتی عاید انسان می شود و باید گفت که انسانیت هر کس به قدر ظهور حالات و ملکات فاضله در اوست. بنابراین، اعمال و تکالیف ظاهری ما، باطنی دارد که ظهور آن در برزخ و قیامت است و سرنماز و تکالیف نیز ظهور انسان کامل است.
خلاصه ماشینی:
"نسبت کارهای انسان و تأثیر آنها بر نفس و روح و فطرت اصلی نیز به این پنج قسم مذکور شبیه است؛یعنی روح انسان در اصل خود حالتی دارد که اگر بر صفای نخستین و حالت اصلی خود پای نهد،منزلگاه آن تابش انوار هدایت روحانی و در معرض نسیم سعادتهای قدسی است و همواره الهامات ربانی و خواطر اخروی از سوی بهشت برین و عوالم ملکوت عاید او میگردد و همت خویش را تنها بر تکمیل ذات خود و به دست آوردن این ملکات میگمارد تا به مبدأ اصلی خود برسد،ولی اگر از فطرت اصلی و سلامت اولی خود منحرف شد و به عقاید فاسد و اعراض نفسانی و ارتکاب معاصی و عمل به شهوتها و لذتهای باطل دنیایی گرایش پیدا کرد،در این زندان دنیا اسیر شده،لشگر وسوسههای شیطانی و خواهشهای نفسانی بر او چیره میشوند و در بیابانهای حیرت و گمراهی و صحرای نادانی مضطرب میماند.
ملاک برتری اعمال و گفتار و کردار نفسانی و بدنی نیز از همین نکته روشن میشود که بخشی از امور در صفای قلب نسبت به بعضی دیگر از شدت عمل بیشتری برخوردارند و هر عملی دارای یکی از دو اثر است:یا حالتی برای قلب پیش میآورد که مانع از مکاشفه بوده، موجب ظلمت آن میشود و آن را به سوی زنگارهای دنیوی و شهوتهای آن میکشاند و محجوب از رحمت حق و محروم از نعمتهای اخروی میگرداند و یا قلب را به حالت آمادگی برای مکاشفه حقه رسانده،موجب صفا و تجرد آن از وابستگیهای شهوی و غضبی میگردد."