چکیده:
هدف از نگارش مقاله ی حاضر بررسی نظریه ی لیندر در مورد مشابهت اقتصادی کشورهای عضو گروه همکاری BRICS تحت نظام های ارزی مختلف (شناور آزاد، شناور مدیریت شده، میخکوب شده خزنده و میخکوب شده) است. کشورهای مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 5 کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، طی دوره ی سال های 2013-2001 است که با استفاده از مدل جاذبه ی تعمیم یافته و روش دومرحله ای گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM) انجام شده است. آزمون-های ریشه ی واحد جمعی برای داده های ترکیبی پویا، سارگان و همبستگی سریالی به ترتیب جهت بررسی مانائی متغیرها، عدم همبستگی ابزارها با جزء اخلال و اعتبار ابزارها و محدودیت های گشتاوری انجام شد. نتایج بررسی در این تحقیق نشان داد در این گروه اقتصادی اعمال نظام ارز شناور تاثیر معناداری بر جریان تجارت نداشته است. نظام ارز شناور مدیریت شده تاثیر معنادار و معکوس و نظام های میخکوب شده خزنده و میخکوب شده تاثیر معنادار و مثبتی بر جریان تجارت داشته است. نظریه ی لیندر تحت نظام های ارزی مختلف اعمال شده در این گروه همکاری اقتصادی منطقه ای مورد تائید قرار گرفت.
کلیدواژگان: ن
خلاصه ماشینی:
سوال اصلي اين پژوهش اين است که آيا مشابهت اقتصادي کشورها تحت نظامهاي ارزي مختلف ، تأثيري بر سطح تجارت متقابل کشورهاي عضو همکاري تجاري منطقه اي دارد؟ پژوهش حاضر با هدف تحليل و بررسي آزمون فرضيه ي ليندر تحت اعمال نظامهاي ارزي مختلف بر تجارت متقابل کشورهاي عضو گروه BRICS طي دوره ي ٢٠١٣-٢٠٠١ و بر اساس دادههاي ترکيبي و به کارگيري روش گشتاورهاي تعميم يافته سيستمي (GMM SYS) انجام شده است .
3Devaluation of Money 4Linder 5Krugman 6New Theory of Trade 7Gravity Model تا پيش از دهه ي ١٩٦٠ نظريه هاي تجارت بر جانب عرضه متکي بودند و نظريه ي هکشر- اوهلين به عنوان مقتدرترين نظريه بر نقش وفور عوامل توليد به عنوان تعيين کننده ي الگوي تجارت و مزيت نسبي تأکيد ميورزيد.
15 Tinbergen 16Linnemann 17Trade Potential به اين ترتيب مدل جاذبه ، به عنوان ابزاري جهت اندازه گيري اثرات يکپارچگي اقتصادي، زبان مشترک، اتحاديه هاي پولي، نوسانات نرخ ارز و جريان اثرات تجارت به شکل ايجاد يا انحراف تجارت به کار گرفته مي شود (تنريرو٤٦٨:٢٠٠٧،١٨).
کريمي هسنيجه (١٣٨٥) در مطالعه اي با عنوان جهاني شدن، يکپارچگي اقتصادي و پتانسيل تجاري، به بررسي مدل جاذبه در تحليل جريانات دو طرفه تجاري ايران براي حضور در يکپارچگي اقتصادي شوراي همکاري خليج فارس و يکپارچگي کشورهاي حوزه ي اقيانوس هند، طي دوره ي ١٩٩٤ تا ٢٠٠٥ و با روش دادههاي ترکيبي پرداخته است .
(2006), Badinger and Breuss (2008) and Kabir and Salim (2010).
81 Baltagi et al (2003), Serlenga and Shin (2007) and Kabir and Salim (2010).