چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی– رفتاری بر ارتقاء امید و سازگاری اجتماعی و عاطفی معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون بود.
روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. برای نیل به هدف 20 فرد مبتلا به سوءمصرف مواد که تحت درمان نگه دارنده با متادون در یکی از مراکز ترک اعتیاد استان تهران قرار گرفته بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش طی 10 جلسه برگزار شد و پرسشنامه امید اشنایدر و مقیاس سازگاری عاطفی و اجتماعی بل توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میزان سازگاری عاطفی- اجتماعی و همچنین امید وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش ارتقاء قابلملاحظهای را نشان داد.
نتیجه گیری: میتوان گفت، آموزش شناختی– رفتاری مدیریت استرس می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون موثر باشد.
Objective: The current study was aimed to examine the effectiveness of stress management with behavioral–cognitive mode in the promotion of hope and socio-affective adjustment of drug abusers under methadone maintenance treatment.
Method: A quasi – experimental research design، along with pretest-posttest and control group was employed for the conduct of this study. In this regard، the number of 20 drug abusers under methadone maintenance treatment was selected by convenience sampling method and these participants were assigned into experimental group (10 individuals) and control group (10 individuals). The participants received ten training sessions and، then، completed Snyder's Trait Hope Scale and Bell’s social adjustment scale (BAS).
Results: The results of the study showed that there is a significant difference between the two groups in terms of hope and affective and social adjustment. In fact، the experimental group experienced a considerable promotion.
Conclusion: It can be concluded that stress management with behavioral–cognitive training can be an effective interventionist method for the addicts under methadone maintenance treatment.
خلاصه ماشینی:
"مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری شامل تکنیک های آرمیدگی، مدیریت خشم و ابرازگری، مقابله ی کارآمد، بازسازی شناختی، افزایش خودکارآمدی و ایجاد حمایت اجتماعی است و هدف این آموزش کاهش حالات خلقی منفی و انزوای اجتماعی سوءمصرفکنندگان و ارتقای سازگاری هیجانی (عاطفی) و اجتماعی آن ها است (آنتونی، لچنر، کیزی و ویمبرلی 1 ، 2006).
از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر امید و سازگاری عاطفی- اجتماعی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
جدول3: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری برای مقایسه اثربخشی مداخله بر مؤلفههای سازگاری اندازه اثر معناداری آماره F درجات آزادی مجموع مجذورات مؤلفهها 48/0 002/0 53/14 1 03/83 سازگاری عاطفی 39/0 005/0 47/10 1 50 سازگاری اجتماعی قبل از انجام تحلیل کوواریانس تکمتغیری 1 بر روی دادههای مقیاس امید نیز برقراری مفروضههای اعتبار کووریت، خطیبودن رابطه بین کووریت و متغیر وابسته، همگنی شیب رگرسیون 2 و همگونی خطای واریانس دادههای دو گروه مورد بررسی قرار گرفت (تاباخنیک و فیدل، 2007؛ پلنت، 2007).
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری بر سازگاری عاطفی (هیجانی) را می توان چنین تبیین کرد که افراد وابسته به مواد در مواجهه با استرس به دنبال جلوگیری و تسکین فوری هیجانات منفی خود هستند و از شیوه های هیجانمدار بیش از شیوه های مسئلهمدار استفاده می کنند (کلک و بلندی، 2008).
اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی - رفتاری بر افزایش سازگاری اجتماعی سوءمصرفکنندگان را میتوان چنین تبیین کرد که ارائه ی راهکارهای لازم برای دریافت حمایت اجتماعی از طریق بیان احساسات و افکار به دیگران و همچنین ارائهی شیوه های مناسب ابراز وجود موجب افزایش روابط میان فردی و سازگاری Koffler & Bartlett 2."