چکیده:
با حضور مؤثر رسانهها در عرصه بینالملل، دیپلماسی سنتی متحول شده و «دیپلماسی رسانهای» به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیت دستگاه سیاست خارجی پدیدار شده است. در دو دهه گذشته، اهمیت بهرهگیری از رسانههای بینالمللی موجب شده که کشورهای در حال توسعه نیز در اندیشه بهرهمندی از این رسانهها برآیند. قطر از جمله کشورهایی است که با راه اندازی شبکه خبری الجزیره در سال 1996 استفاده از دیپلماسی رسانهای را در دستور کار خود قرار داده است. از این رو، مقاله حاضر با رویکرد تبیینی، بر واکاوی مبانی دیپلماسی رسانهای قطر سامان یافته است. ماحصل پژوهش حاضر اشاره دارد که قطر با اهمیت یافتن «جغرافیای رسانهای» کوشیده است تا از رسانههای فراملی و جهانی برای جبران کمبودهای ژئوپولیتیکی خود استفاده کند. از سویی دیگر قطر به عنوان یک کشور کوچک آسیبپذیر، و به علت نداشتن منابع قدرت سخت افزاری، برای حفظ بقا و امنیت خود در تلاش است تا با پیروی از سیاست «برندسازی ملی»، و از طریق شبکه الجزیره، ضمن تلاش برای انتقال از حاشیه به متن نظام بینالملل، سعی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود نماید. با در نظر گرفتن این مبانی میتوان به تأثیر شبکه الجزیره در نفوذ سیاست خارجی قطر پرداخت. با حضور مؤثر رسانه ها در عرصه بین الملل ، دیپلماسی سنتی متحول شده و «دیپلماسی رسانه ای» به عنوان یکی از شاخه های اصلی فعالیت دستگاه سیاست خارجی پدیدار شده است . در دو دهه در اندیشه بهره مندی از این رسانه ها برآیند. قطر از جمله کشورهایی است که با راه اندازی شبکه گذشته ، اهمیت بهره گیری از رسانه های بین المللی موجب شده که کشورهای در حال توسعه نیز خبری الجزیره در سال ١٩٩٦ استفاده از دیپلماسی رسانه ای را در دستور کار خود قرار داده است . از این رو، مقاله حاضر با رویکرد تبیینی، بر واکاوی مبانی دیپلماسی رسانه ای قطر سامان یافته است . ماحصل پژوهش حاضر اشاره دارد که قطر با اهمیت یافتن «جغرافیای رسانه ای » کوشیده است تا از رسانه های فراملی و جهانی برای جبران کمبودهای ژئوپولیتیکی خود استفاده کند. از سویی دیگر قطر به عنوان یک کشور کوچک آسیب پذیر، و به علت نداشتن منابع قدرت سخت افزاری، برای حفظ بقا و امنیت خود در تلاش است تا با پیروی از سیاست «برندسازی ملی»، و از طریق شبکه الجزیره ، ضمن تلاش برای انتقال از حاشیه به متن نظام بین الملل ، سعی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود نماید. با در نظر گرفتن این مبانی میتوان به تأثیر شبکه الجزیره در نفوذ سیاست خارجی قطر پرداخت .
خلاصه ماشینی:
"در دو دهه گذشته ، با گسترش جهانی شبکه های خبری تلویزیونی نظیر سیان ان و بیبیسی و نیز توانایی آنها برای تأثیرگذاری بر سیاست در امور دفاعی و خارجی، اندیشمندان رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل نظرات مختلفی در این زمینه ارائه کردند و هر یک بعدی از ابعاد تأثیر رسانه ها را مورد بررسی قرار دادند.
در دو دهه اخیر این فضای جدید رسانه ای باعث ظهور جغرافیای رسانه ای در منطقه خاورمیانه و حوزة خلیج فارس شده است ، دولت قطر با وقوف به اهمیت عصر ارتباطات به خوبی کوشیده تا کاستیهای ناشی از محدودیت های ژئوپلیتیکی خود را با بهره مندی مناسب از این فضا در قالب استفاده از شبکه خبری الجزیره و شهرک رسانه ای دوحه جبران نماید، از سویی دیگر، قطر کشوری است که از منظر طبقه بندی نظری روابط بین الملل در زمره دولت های کوچک یا میکرو 1 قرار میگیرد؛ دولت هایی که بیش از هر چیز بر آسیب پذیریها و ضعف های آنها و در نتیجه تمرکز بر بقا به عنوان اولویت اصلی آنها تأکید میشود.
ویژگیهایی همچون هزینه پایین ورود، سود بیشتر و نامتقارن بودن در آسیب پذیری، موجب شده که کشور قطر در جریان تحولات خاورمیانه و پیشبرد سیاست خارجی خود، بر این بعد از قدرت یعنی «قدرت رسانه ای» در مقابل «قدرت فیزیکی» از طریق راه اندازی دیپلماسی رسانه ای در چهارچوب شبکه خبری الجزیره ، بشدت تمرکز کند."