چکیده:
این پژوهش درصدد است مفهوم عدالت خانه را از آغاز مطرح شدن آن ، قبل از جنبش عدالت خواهی ، و نیز روند
تحول و تطور آن را در بستر جامعه تا مرحلة پیروزی جنبش بررسی کند؛ یعنی بـدون داوری زودهنگام دربارة اغراض معترضان و مخالفان سیاسی مبنی بر قضـایی یا سیاسی بودن خواستة آن ها، ابتدا می کوشد به این سوال پاسخ دهد که چه متغیرهایی با مفهوم عـدالت خانـه پیونـد خـورده بودنـد و ایـن متغیرها در بسـتر جامعـه و مناسـبات قـدرت بـه چـه میـزان و در چـه محــدوده ای بــر تحــول معنــایی عــدالت خانــه تــاثیر مــی گذاشــتند. نگارنـدگان بـا اسـتفاده از روش تحلیــل گفتمـان قصـد دارنـد تلقــی
جریان های اصلی معترض و مخالف را از عـدالت خانـه نشـان دهنـد.
طبیعی است ایـن تلقـی هـا در چـارچوب منظومـة فکـری آن هـا معنـا می دهد. در پی بست نشینی در زاویة عبـدالعظیم خواسـت تـوده هـای مردم بنابر سنت رایج جامعه اصلاح قضایی بود؛ اما طباطبایی بـر پایـة گفتمان نواندیشی ، خواهان «مجلس عدالت » بود. آزادی خواهان هـم بر بنیان گفتمان ملیـون «مبعوثـان ملـت » را سـرمی دادنـد و بخشـی از آن ها هم درپی استقرار «قانون و مشروطه » بودنـد. ایـن خواسـته هـای متنوع در فرایند جنبش ، عدالت خانه را دست خـوش تحـول مفهـومی کرد و مابه ازای خارجی آن را در چارچوب خواسته ای واحد موسوم به «مجلس شورای ملی » متمرکز نمود
خلاصه ماشینی:
"مخاطرات ناشی از فضای ارزشی گفتمان حاکم بـر جامعـه کـه بـرای دخالـت مـردم در امور کشور حقی قائل نبود و جامعه نیـز نسـبت بـه آن اهمیتـی نشـان نمـی داد، نواندیشـان را واداشت واژة «مجلس » مورد نظر خود را در کنار عدالت خانه قضایی مطرح کنند که آن دو را به هم مرتبط می کرد و بر ابهام واژه مزبور می افزود؛ هرچند در ادبیات دو سه دهه پیش تا این دوره ، استفاده از واژة مجلس برای دایـرة محاکمـات قضـایی در محافـل رسـمی امـری متداول بود (آدمیت ، ۱۳۵۱: ۱۷۷-۱۷۸)؛ حتی استعمال «مجلس دارالشوری » در محفل هـای درباری تا اواسط سلطنت مظفرالدین شاه امـری مرسـوم بـود (ادیـب ، ۱۳۶۱: ۳۸۶).
) ین مسئله عینا دربـارة عـدالت خانـه نیـز اتفـاق افتـاد و در بزنگـاه تاریخی ، سران جنبش در مشورت با قانون گرایان خبره برای محدود کـردن قـدرت حـاکم ، تعین مفهوم عدالت خانه را در مجلسی دیدند که ضمن دارا بودن جایگاه قانونی ، در اصـلاح نظام سیاسی کشـور مـؤثر باشـد (صـفایی ، ۱۳۵۵: ۱۰۰-۱۰۱؛ رضـازاده ملـک، ۱۳۵۱: ۳۷)؛ درحالی که در شکل اولیة «مجلس عدالت » طباطبایی ، نماینـدگان ملـت مـی بایسـت بـر بنیـان گفتمان سنتی ، تحت حاکمیت شاه فعالیت می کردند که ایـن بـه معنـای حاکمیـت ملـت بـر سرنوشت خود نبود."