چکیده:
درباره فساد سیاسی در ایران دوره پهلوی (بـه ویـژه فسـاد سیاسـی خانـدان پهلوی ) بسیار نوشته اند ولی بیشتر این نوشته ها نه تنها بر مفهوم بندی موجه مشخصی از فساد سیاسی و داده هـای معتبـر اسـتوار نیسـتند، بلکـه نـوعی جانبداری آشکار و برجسته را هم در بر می گیرند که اعتبار آنها را مخـدوش می کند. نوشتار حاضـر در واقـع روایتـی از فسـاد سیاسـی در ایـران مـابین سال های ١٣٠٠ تا ١٣٥٧ است که بـا تعریـف و مفهـوم بنـدی مشخصـی از فساد سیاسی ، معتبرترین داده های موجود درباره ایـن پدیـده را بازشناسـی می کند. به بیان دیگر، این نوشتار نتیجه تحلیل داده های موجود در نزدیـک به ٩٠٠ گزارش و مکاتبه متعلق به عالی ترین سطوح سیاسی ـ اداری دولـت در مقطع موردنظر است . تحلیل اطلاعات موجـود در ایـن اسـناد ارزشـمند
خلاصه ماشینی:
"در سـطور پایین نشان خواهیم داد که در (مقاطع مختلف ) دوره مـورد بررسـی ، جایگـاه انـواع چهارگانه رایج فساد سیاسی نسبت به یکدیگر چگونه بوده است : ارتشا: ارتشا یا پرداخت به کارگزار دولتی برای راضی کـردن او بـه اسـتفاده از قدرت سیاسی خود به نفع پرداخت کننده از جمله انواع رایج فساد سیاسی در طـول دوره مورد بررسی بوده است ؛ هرچند رایج تـرین نـوع فسـاد سیاسـی نبـوده اسـت .
در ایـن مقطـع ، درحـالی کـه اخـتلاس پربسامدترین نوع فساد سیاسی بوده است ، سه نوع فساد رایج دیگر از جمله ارتشـا، مشترکا جایگاه دوم را به خود اختصاص می دادند زیرا هـرکـدام از آنهـا حـدود ١٨ درصد از کل ٦٥ مورد انواع رایج فساد سیاسی گزارش شده (شامل اختلاس ، ارتشـا، اخاذی و تقلب انتخاباتی ) را دربرمی گرفتند؛ بنـابراین ، هرچنـد میـزان وقـوع ارتشـا نسبت به دیگر انواع فساد سیاسی کاهش یافته و از ٢٥ بـه ١٨ درصـد رسـیده بـود، جایگاه آن تقریبا تغییر نکرده بود.
به طـورکلی ، تحـول اخـتلاس در چهـارچوب فسـاد سیاسی سال های زمامداری پهلوی اول و دوم به این شکل بود که هرچنـد اخـتلاس همواره یکی از چهار نوع فساد سیاسی رایج بوده است در دوره زمامـداری پهلـوی اول ، حداکثر یک چهارم کل موارد شناسایی شدة رایـج را تشـکیل مـی داد و از رتبـه سوم بالاتر نمی رفت ."