چکیده:
در بررسی نیروهای اجتماعی در فضای علمی جداساز پارادایم مـدرن ، کلیـه مطالعات به سمت توجه به لایه بندی ها و گروه بندی ها هدایت می شود. برای این لایه ها و گروه بندی ها، مرزها و ثبات مشخصی فرض می شود و درنتیجه شناخت واقعی نیروهای اجتماعی دچار ضعف و نقصان می گردد؛ بنابراین بـا آشکار شدن ضعف پارادایم مدرن از نظر مبانی معرفت شـناختی و ابزارهـای شناخت ، با تلاش برای عرضه ابزارهـا و قالـب هـای جدیـد معرفتـی ، شـاهد شکل گیری مفاهیم تازه ای هستیم که فضای علمی متفاوتی را ایجـاد کـرده است ؛ ازاین رو سزاست با خروج ذهنی و علمی از پارادایم های مسـلط و رهـا شدن از قید و بندهای آن ، پرسش های مختلفی طراحـی شـود و در فضـای
خلاصه ماشینی:
"٦. ردیابی نیروهای اجتماعی شبکه ای پیش از این استدلال شد که در بررسی های جامعه ایران و برای رسـیدن بـه درک و شناخت عمیق تری از واقعیت اجتماعی ایران به جای توجـه بـه گـروه هـا، احـزاب وغیره بهتر است بر طبقه بندی و شناخت درخواست های سیاسی ـ تمرکز شود؛ زیرا بسیاری از افراد و گروه ها و احـزاب بـا مرزهـا و قالـب اعتقـادی مشـخص : الـف ) پتانسیل حرکتی شان آگاهانه یا ناآگاهانه در جهت قالب ها و اهـداف گروهـی مـورد انتظار قرار نمی گیرد؛ ب) قالب ها و اهداف اعتقـادی گروهـی و حزبـی همـواره در حال تغییرند و نمی تـوان متغیرهـای آن را ثابـت فـرض کـرد؛ ج) درهـم آمیختگـی روزافزون همه چیز، شناخت گروه های مرزبندی شده را مشکل می کند؛ د) قالب هـا و اهداف گروهی همواره متأثر از فضای گفتمانی است کـه نـوعی یکپـارچگی کـاذب ایجاد می کند؛ ه) افراد و گروه ها با اهداف و قالب های به ظاهر متضاد ممکـن اسـت در مقاطعی درخواست های اجتماعی ـ سیاسی مشترک داشته باشند؛ بنـابراین بـرای بررسی شبکه های پیچیده نیروهـای اجتمـاعی کـه همـواره در حـال شـدن و تغییـر هستند، به نظر می رسد بتوان از مدل زیر بهره گرفت ."