خلاصه ماشینی:
"ابو الحسن خرقانی به صراحت«نور الله»را هما ن هستی خداوند میداند و هر گونه حلولی را رد میکند:(خدای تعالی بر دل اولیای خویش از نور بنایی کند و بر سر آن بنا بنایی دیگر و همچنین بر سر این یکی دیگر تا به جایگاهی که همگی او خدا بود *یکی از حقایق رمزی پدیده نور و نقطه مقابل آن ظلمت است، پدیدهای که خود اساس و بحث وجود در فلسفه اشراق و مبین نبوغ و دید عمیق فلسفی سهروردی است.
او با ذکر سخن سهل بن عبد الله تستری،منشأ نور محمدی را از نور خداوند میداند که به دست او صورت پذیرفته و نیز صادر شده است و بعد از صدها هزار سال که در نزد خداوند باقی میماند و در هر شبانه روز نیز هفتاد هزار بار نگریسته میشود و در هر نگاه نوری جدید بر او افزوده میگردد،به مرحلهای میرسد که تمام موجودات از او آفریده میشوند و از نظر عین القضاة92نور محمد(ص)همانند صفت اخص خداوند بر تمام افراد بشری پوشیده است و غیر قابل درک و دسترسی میباشد.
این نور،در واقع همانند نوری فهمیده شده است که به پیامبران اعطا شده است بنابراین دارای همان نقش معنوی است که نور محمدی در پیامبر شناسی و امام شناسی شیعی دارد؟24 گذشته از مباحث گسترده به خصوص موضع گیری سهروردی در برابر اندیشه ایرانی و یونانی و منشأ تفکرات وی که کسانی مانند کربن به خاستگاه شرقی و غربی آن توجه کردهاند علاوه بر این با نگاهی مختصر به اقوال مشایخ بزرگ صوفیه که این نوشتار در صدد ارائه گوشهای از این بود."