خلاصه ماشینی:
"7 مولوی گوید: اختلاف عقلها در اصل نور بر وفاق سینان باید شنود بر خلاف قول اهل اعتزال که عقول از اصل دارند اعتدال تجربه و تعلیم بیش و کم کنید تا یکی را از یکی اعلم کنید (دفتر سوم) دو بیت اخیر را که نقل و قول اهل اعتزال است به صورت زیر رد میکند و میگوید: باطل است این زان که رأی کودکی که ندارد تجربه در مسلکی بگذرد ز اندیشه مردان کار عاجز آید کارشان در اضطرار بر دمید اندیشه زان طفل خرد پیر با صد تجربه بویی نبرد خود فزون آن به که آن از فطرت است تا ز افزونی که جهد و فکرت است (دفتر سوم) این تفاوت عقلها را نیک دان در مراتب از زمین تا آسمان هست عقلی در ضیا چون آفتاب هست عقلی کمتر از زهره شهاب هست عقلی چون ستاره آتشی هست عقلی چون چراغ سر خوشی زآنکه ابر از پیش او چون وا جهد نور یزدان بین خردها بر درد عقلهای خلق عکس عقل او عقل او مشک است و عقل خلق بو (دفتر پنجم) رابطه روح و تن سهروردی میگوید نفس انسانی(نفس ناطقه)پیش از خلق کالبد خلق نشده،زیرا اگر تصور خلق آن را داشته باشیم این (به تصویر صفحه مراجعه شود) سؤال لازم میآید آیا همه نفوس از یک نفس است؟یا به تعداد قلبها نفس موجود است."