چکیده:
آگاهی از دلالتهای معنا شناسی مفهوم «باید» در تربیت اخلاقی از دیدگاه بشری کانت و دینی متکلمان عدلیه این امکان را به افراد می دهد که درباره روابط خود، متناسب با ارزشها و تکالیفی که بر عهده دارند شناخت بهتری به دست آورند. این پژوهش با دو رویکرد تحلیل زبانی و تحلیل استنتاجی و به روش نمونهگیری نظری از کلیه متون در دسترس به صورت کل شمار انجام گرفت. دادهها به روش موضوعی، کدگذاری و با نظام مقوله بندی قیاسی تحلیل شدند. یافتهها نشان داد کانت در جستجوی معرفتی ضروری و کلی برای اخلاق است و دستیابی به آن را تنها از طریق عقل و به انگیزه انجام تکلیف میسر میداند. متکلمان عدلیه بر این باورند که اگر چه عقل میتواند در شناخت بایدها فرد را راهنمایی کند، اما در نظر گرفتن غایت اعمال است که انجام آنها را الزامی مینماید. با برقراری نسبت میان «باید» و هدفهای تربیت اخلاقی، عوامل تاثیرگذار بر سلوک عملی فرد به دست آمد. این مولفهها، دلالتهای تربیت اخلاقی را در سه حوزه «هدف»، «نقش معلم و والدین» و «نقش فرد» به دست داد.
خلاصه ماشینی:
Keywords: must, moral education, assignments, kant, theologians of justice مقدمه مسأله محوری اخلاق هنجاری اصول، ملاکها یا معیارهای اساسی است که باید به کمک آنها معین کنیم از نظر اخلاقی چه کاری باید انجام دهیم، چه چیزی اخلاقاً درست یا نادرست است و حقوق اخلاقی فرد کدامند.
این مقاله قصد دارد از جنبه معناشناسی، ارتباط «باید» را با مفاهیمی همچون «وظیفه» یا «تکلیف»، «الزام» و «ارزش» از دیدگاه عقل گرای کانت (Kant) و دینی متکلمان عدلیه بررسی نماید و جایگاه آن را در تربیت اخلاقی مشخص نماید.
در قسمت دوم ابتدا با استفاده از روش شبکه معنایی، هدفهای تربیت اخلاقی در دو دیدگاه تعیین میگردد، سپس با تشکیل قیاسهایی عملی از گزارههای واقع نگر فلسفی یا الهیاتی و هدفهای تربیت اخلاقی بر اساس الگوی «الف2 ب2 ج1» از صورت بازسازی شده الگوی فرانکنا (Frankena) (شکل شماره 1)، مؤلفههایی مبتنی بر سلوک عملی فرد به دست میآید که بر اساس آنها دلالتهای معناشناسی باید در حوزه مربوط به «هدف»، «نقش معلمان و والدین» و «نقش فرد» در تربیت اخلاقی از نظر کانت به عنوان یک دیدگاه بشری و متکلمان عدلیه به عنوان یک دیدگاه دینی استخراج میگردد.
گزارههای واقع نگر فلسفی یا الهیاتی مربوط به بررسی ارتباط «الزام» و «باید» از دیدگاه متکلمان عدلیه عبارت است از: «باید، نشان دهنده ارتباطی ضروری میان انجام فعل توسط فاعل و نتیجه است» و از دیدگاه کانت: «فاعل به دستور عقل، یک عمل الزامی را انجام میدهد».