چکیده:
عبدالرحیم همایون فرخ و رکنالدین همایون فرخ دو نویسنده و ادیبی هستند که برای جامعۀ ادبی ایران در قرن اخیر چهره های چندان شناخته شدهای نیستند. مقالۀ پیش رو، واکاوی کوتاهی دربارۀ شرح زندگانی، آثار و نمایشنامه های این دو نادرهکار کاشانی است که در مسند پدر و پسر، نه تنها در حوزه های ادبی ایران آثار فراوانی را در قالب تحقیق و نگارش و تصحیح متون ادبی از خود بر جای گذاشته اند، بلکه هر دو این درگذشتگان نیز در حوزۀ نمایشنامه نویسی وارد شده و در ژانرهای مختلف چند نمایشنامه طبع آزمایی کردهاند. در مقالۀ پیش رو، ابتدا مقدمه ای دربارۀ وضعیت نمایشنامه نویسی ایران در روزگاری آوردهایم که این پدر و پسر در آن به فعالیت پرداختهاند. سپس به زندگانی آنها به صورت مستقل و گذرا پرداخت هایم و درنهایت، بدون هرگونه جانبداری، آثار نمایشی هریک از این دو ادیب را بررسی کردهایم. پیش از ورود به مبحث اصلی، ذکر این نکته لازم است که این مقاله با رویکردی تاریخی و به روش مطالعات کتابخانهای نگارش شده و تأکید اصلی آن بیشتر بر معرفی این دو ادیب یادشده و تحلیل آثار نمایشی آنها که امروزه متأسفانه به دست فراموشی سپرده شده است
خلاصه ماشینی:
پا به عرصۀ نمايشنامه نويسي نهادند و نه از روي دغدغۀ صرف ، بلکه براي کسب تجربـه و نگرش هاي تاريخي و همين طور رويکردهاي آموزشي دست به نگـارش نمايشـنامه زده و چند اثر نمايشي به فراخور شرايط آن زمان از خود بر جاي گذاشتند، عبارت انـد از: عبدالرحيم همايون فرخ و رکن الدين همـايون فـرخ کـه اينـک بـه شـرح زنـدگاني، خدمات و آثار نمايشي آن ها ميپردازيم .
اديب برومند در قطعه شعري با عنوان «وثيقۀ ملي يا گنجينـۀ زبـان » از ايـن کتـاب چنين تجليل نموده است : درود ما بـه «همـايون فـرخ »، آن اسـتاد کزو به فرق سخن طرفه سايـبان داريم زهــي مؤلــف دســتور جامـــع فـــرخ کزو به نام ادب عرض امتــنان داريـم واعد (سخن پارسي) مـدون سـاخت بـه دفتري که از او بهره بي گمان داريم به پاس گنج سخن رنج برد و مزد نــخواست بس ارجمندش از اين سعي رايگان داريـم چو در طريق سخن سال ها به جان کوشيد سزد که پاس حقوقش بــه سـاليان داريـم (دستور زبان فرخ ، ص سيوپنج ) استاد عبدالرحيم همايون فرخ سرانجام پس از سـال هـا بيمـاري و زمـين گيـري، در تاريخ ١٧تير١٣٣٨ دچار عارضۀ سکتۀ مغزي گرديد و عليرغم تمام کوشش هايي کـه جهت مداواي وي به عمل آمد، معالجه مؤثر نيفتاد و ايشان در بعدازظهر روز شنبه ١٩ تير ١٣٣٨ چشم از جهان فروبستند و در گورستان امامزاده عبدالله شـهر ري بـه خـاک سپرده شدند.