چکیده:
پرسش های اصلی که در این نوشتار در پی پاسخگویی به آنها هستیم به شرح زیر عبارتند از:
1. رهبری شیعه و شیعیان در قبال نتیجه شورای پیشنهادی عمر و انتخاب عثمان چه موضعی در پیش گرفتند؟ 2. در خلافت عثمان کدامین صحابه و تابعین شیعی و برخاسته از کدام مناطق و شهرها به مبارزه با دستگاه خلافت و طرح دیدگاههای خود در ابعاد مختلف مبادرت ورزیدند؟ 3. در اندیشه و باورهای شیعیان این دوره امام علی(ع) از کدامین ویژگی های شاخص برخوردار بود؟ 4. مواضع امام علی(ع) در دوره مورد بحث در برابر خلیفه و کارگزارنش چگونه بود؟
یافته ها به اختصار دلالت بر آن دارد که: روند شورای پیشنهادی عمر و نتیجه آن مورد توافق جریان شیعه نبوده، گرچه آنان بنابه مصلحت بر انتخاب مزبور صحه گذاشتند. بیشترین صحابه و تابعین شیعی برخاسته از مدینه النبی، کوفه و نیز مصر بودند؛ آنان در شهرهای مزبور به مبارزه و عرضه دیدگاههای خود مبادرت ورزیدند. از مجموعه سخنان شیعیان در محدوده خلافت عثمان و در جریان بیعت با امام علی(ع) ـ پس از قتل عثمان ـ می توان دریافت که آن حضرت به دلایل و ویژگیهای متعدد و متقن به عنوان رهبری آرمانی همواره مطرح بوده است. امام علی(ع) در دوره خلافت عثمان پیوسته به عنوان ملجا، واسطه و علاقمند به اصلاحات و گره گشای مشکلات گلایه ها و شکایت های مردم را به خلیفه منتقل می کرد؛ لیکن کارگزاران اموی به این اقدامها به دیده حسد و بدگمانی می نگریستند؛ و در جریان قیام سال سی و پنج هجری نیز پیشنهادهای آن حضرت در حل بحران از سوی کارگردانان خلافت نادیده انگاشته شد.
The study tries to investigate a number of questions. They include: what was the response of Shiite leadership and Shiites to the result of proposed council of Omar and Uthman’s being selected? Which companions of Shiism and from what cities and regions began to oppose the caliphate system? What were the specific characteristics of Imam Ali (peace be upon him) from the point of view of Shiites’ belief of that period? What was the position of Imam Ali towards the caliph and his agents in the intended period?
Findings indicate that Shiites did not agree with the trend of proposed council of Omar and its result، though for some expedience they did not oppose the decision. Most companions of Shiism were among the people of Medina، Cufa and Egypt; they took action to battle and present their own view points. The words of Shiites about the Uthman caliphate and allegiance to Imam Ali، after the murder of Uthman، suggest that Imam Ali had always been accepted as an Ideal leader for some valid reasons and characteristics. He always transferred the complaints and difficulties of people to caliph during the caliphate of Uthman as a refuge، intermediary and interested in reforms، but the agents of Umayyad were jealous and suspicious about these actions; and recommendations of Imam Ali for the solution of crisis were ignored by the agents of caliphate during the insurrection in 35A.H.
خلاصه ماشینی:
امام علی (ع ) در دوره خلافت عثمان پیوسته به عنوان ملجأ، واسطه و علاقمند به اصلاحات و گره گشای مشکلات گلایه ها و شکایت های مردم را به خلیفه منتقل میکرد- لیکن کارگزاران اموی به این اقدامها به دیده حسد و بدگمانی مینگریستند- و در جریان قیام سال سی و پنج هجری نیز پیشنهادهای آن حضرت در حل بحران از سوی کارگردانان خلافت نادیده انگاشته شد.
خلیفه گفت : عجبا چگونه از میان آنان تو گستاخی چنین اقدامی را به خود داده ای؟ مروان (مشاور خلیفه ) که فرصت مناسبی برای رفع عطش و کینه نسبت به عمار یافته بود خطاب به عثمان گفت : ای امیرمؤمنان این بنده سیاه مردم را نسبت به تو گستاخ کرده و آنها را به قیام میطلبد و اگر او را به قتل برسانی دیگرانی که پشت سر او کمین کرده اند متنبه خواهند شد.
٥٢ به قولی محمدبن ابیحذیفه در این مقطع در مصر بوده است - در خصوص محمدبن ابوبکر طبری میگوید: گرچه در زمره اولین افرادی بود که وارد خانه عثمان شد- اما با تبادل جملاتی بین او و خلیفه ضربه ای وارد نساخت و بیدرنگ آنجا را ترک کرد.
در پاسخ به این ادعا بایستی اشاره داشت که کاربرد واه وصی در وصف امام علی (ع ) از سوی شیعیان نخستین از جمله ابوذر از همان ابتدای حضور و ظهور حزب شیعه تکرار شده است .