چکیده:
ژرژ دومزیل، اسطورهشناس و مورخ فرانسوی، تمامی ایزدان اقوام هند و اروپایی را بر اساس کنش و کارکردشان، در زیرمجموعة سه کنش بنیادین فرمانروایی، جنگاوری و باروری طبقهبندی میکند. او این نظام سه کنشی در میان ایزدان هند و اروپایی را برگرفته از ساختار طبقات اجتماعی سهگانة شاهی، سپاهی و کشاورزی (شاکله جوامع این اقوام دوران باستان) این اقوام میداند و معتقد است که این ساختار سهگانه در تمام متون و ساحات فکری این اقوام ازجمله حماسهها تاثیر گذاشته است. حماسه ملی برزونامه، بهعنوان یکی از متون، به نظر میرسد در زیرساخت خود در بردارندة ساختار خدایان سهگانه ایرانی (متشکل از آناهیتا، اهورامزدا و مهر) است. بدین معنا که داستان آن، بهصورت نمادین، روایتگر روند تاریخی – اجتماعی شکلگیری اتحاد پیروان خدایان سهگانة ایرانی در برههای از تاریخ (دورة شکلگیری روایت شفاهی و اولیة متن) است که در این اتحاد فردی از طبقة کشاورزان و عوام (برزو) برای نخستین بار در ساختار قدرت و امور اجرایی عهدهدار منصبی میشود و در کنار نمایندگان دو طبقة دیگر یعنی طبقة شاهی (کیخسرو) و سپاهی (رستم)، همزمان با ایجاد ساختاری سهگانه در تقسیم قدرت، به اداره بخشی از کشور میپردازد و راس سوم هرم قدرت را در مقابل جبهة بیرونی یا همان دشمن شکل میدهد.
خلاصه ماشینی:
یکی از این محققان، مهرداد بهار است که نه تنها حماسه و حماسهسرایی در ایران را الهام گرفته از اساطیر کهن و میانة هندوایرانی (گاه غیر ایرانی) میداند بلکه اعتقاد دارد که در هزارة اول پیش از میلاد مسیح اکثر روایات اسطورهایکهن که بر اثر رشد یکتاپرستی در نجد ایران دیگر جایی برای ماندن در دین نداشتند، با بیرون آمدن از صورت دینی خویش در روایات حماسی متجلی شدند و در شکل جدید (روایات حماسی رایج در میان مردم) به رشد مستقل خویش از دین ادامه دادند ...
تا اینکه سرانجام، در اواخر عهد ساسانی، از گردآوری و قرار گرفتن آنها در کنار هم (متناسب با اعتقادات زرتشتی) کتاب خداینامه شکل گرفت (صدیقیان، 1386: 3) همو در جایی دیگر اشاره میکند که در جریان تبدیل این اساطیر به حماسه «بسیاری از خدایان اقوام کهن بهصورت شاهان و پهلوانان در حماسهها ظاهر میشوند» (بهار 1362: 374).
از دیدگاه نقد اسطورهای به نظر میرسد که حماسة برزونامه روایتگر اسطورة چگونگی شکلگیری خدایان سهگانه در ایران است و از نظر تاریخی مربوط به دورهای است که در آن پیروان خدایان سهگانۀ ایرانی، در تقسیم قدرت میان خویش، به اتحاد رسیده و در کنار هم هرم قدرت را در مقابل جبهة بیرونی یا همان اهریمن شکل میدهند.
از طرف دیگر اختصاص کارکرد و کنش او به آب در اوستا و بندهش مزید بر علت شد که از میان یاوران مختلف آناهیتا تنها او انتخاب شود و در حماسه بهعنوان پسر شهرو یا همان آناهیتا معرفی میشود که افراسیاب برای شکست دشمنانش به او پناه میبرد تا بدین وسیله قدرتمندترین این مخالفان یعنی رستم و کیخسرو را از بین ببرد.