خلاصه ماشینی:
"دکتر محمد جواد مشکور در تداوم زبان آذری در قرن هشتم هجری میگوید: «در فارسی بودن مکاتبات در آذربایجان قرن هشتم هجری،نامهای به مهر سلطان ابو سعید بهادر خان(736-736)در آن استان به دست آمده که خطاب به مردم اردبیل و به زبان فارسی است که در آن از دو جماعت مغول و تاجیک(33)سخن به میان آمده و از ترکان سخن نرفته است این امر نشانگر آن است که در آن زمان،زبان ترکی در میان مردم آذربایجان غلبه نیافته بود و اکثر مردم به آذری (پهلوی)یا فارسی پهلوی سخن میگفتند»(34)از این جا روشن میشود که مؤلفان و دانشمندان تاریخی تا سده هشتم هجری،زبان مردم آذربایجان را پهلوی(آذری)نامیدهاند.
ما نیز اینجا به مواردی اشاره میکنیم: 1-حمد اله مستوفی در نزهه القلوب در سخن راندن از شهر اورمی میگوید: «از میوههایش انگور خلوقی و امرود پیغمبری و آلوی زرد به غایت خوب است و بدین سبب تبارز،(تبریزیان)اگر صاحب حسنی را با لباس ناسزا یابند گویند:«انگور خلوقی،بچه در سبد اندری،یعنی انگور خلوقی است در سبد دریده»(49) ابن بزاز در صفوة الصفاء در میان داستان چنین مینویسد: «شیخ صدر الدین،خلد الله برکته،فرمود:از شیخ(شیخ صفی الدین پدرش)سؤال کردم وقتی که به حضرت شیخ زاهد رسیدی از دل خبر داشتی؟ شیخ قدس سره،فرمود به زبان اردبیلی:کار بمانده کار تمام بری-یعنی ای خانه آبادان کار تمام بود اما تنبیه مرشد وامانده بود»(50) از این جملهها پیداست که میان شهرها در زبان آذری تفاوتهایی بوده و زبان اردبیلی نیز رویهای ویژه خود داشته است."